کد خبر:2343
پ
۳
شهید تابش

حسین جان زیارت ، حسین جان شهادت

یکی از شور هایی که ما در گردان تخریب لشگر ۱۰ درسینه زنی هامون میدادیم و شهید تابش اوستای اجرای اون بود این شور بود که. شور شهادت به سرم آمده. کرببلا درنظرم آمده. حسین جان زیارت. حسین جان شهادت خدایی با این شور بعضی ها بیهوش میشدند. توی جبهه با وجود اینکه توی گردان […]

یکی از شور هایی که ما در گردان تخریب لشگر ۱۰ درسینه زنی هامون میدادیم و شهید تابش اوستای اجرای اون بود این شور بود که.
شور شهادت به سرم آمده.
کرببلا درنظرم آمده.
حسین جان زیارت.
حسین جان شهادت
خدایی با این شور بعضی ها بیهوش میشدند.
توی جبهه با وجود اینکه توی گردان ما تعداد زیادی خوننده بود یاد ندارم رقابت و حسادتی بینشون ایجاد شده باشد همه اونها عاشق هم بودند.
حسینیه الوارثین یک آمپلی فایر فاراتل داشت وچهارتا باند ستونی که چهارطرف حسینیه نصب شده بود.
واواخر جنگ هم یک دستگاه کوچکی روی آمپلی فایر نصب میشد که به صدای خوننده ها اکو میداد. که ما تا اومدیم کار با اون رو یاد بگیریم جنگ تموم شد.
شهید سید محمد زینال حسینی فرمانده ما اگر کار عملیات در پیش نبود اصرار داشت که بچه های گردان برای  تاسوعا و عاشورا به هیات های خودشون در تهرون برسند.
قرار بچه های گردان اونهایی که تهرون بودند وهیات خاصی نداشتند برای تاسوعا و عاشورا مسجد جامع بازار تهران بود .
عزاداری ارباب توی سنگرهای وچادرهای جبهه کجا و توی شهر کجا.
درسته توی شهر لباس مشکی به تن ما بود اما عزاداری با لباس خاکی جبهه یه چیز دیگه بود.
امروز هم اون لباس خاکی ها رو من و خیلی از رزمنده ها به یادگار داریم.
اما هرکاری میکنیم اندازه تنمون نیست.
.دلیلش رو نمیدونم شاید شما خواننده این سطور بدونی .
پشت همون پیرهن نوشته.
یا زیارت یا شهادت
به زیارتش رسیدیم.. اما به بقیه اش نرسیدیم.

کلیدواژه : شهید مهدی تابش
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید