کد خبر:2630
پ
photo_2019-01-06_11-44-15
طلبه شهید سعید نخبه زعیم

صبحگاه لشگر۱۰ در اردوگاه کوثر و خلق حماسه

از کربلای ۴ که برگشتیم، بچه‌های گردان هجوم آوردن برای گرفتن تسویه حساب و مرخصی. بچه ها سه ماه بود که مرخصی نرفته بودند و انواع واقسام آموزشها رسشون رو کشیده بود و جریانات عملیات کربلای ۴ روحیه شون رو درب و داغون کرده بود دیگر طاقت ماندن نداشتند هرچه برای اونها توضیح میدادیم که […]

از کربلای ۴ که برگشتیم، بچه‌های گردان هجوم آوردن برای گرفتن تسویه حساب و مرخصی. بچه ها سه ماه بود که مرخصی نرفته بودند و انواع واقسام آموزشها رسشون رو کشیده بود و جریانات عملیات کربلای ۴ روحیه شون رو درب و داغون کرده بود دیگر طاقت ماندن نداشتند هرچه برای اونها توضیح میدادیم که باید بمانید مجاب نمی شدند مستقیم هم نمیتوانستیم بگوییم که عملیاتی در پیش است. همه به قول معروف صفر بیست و یکشون عود کرده بود. همین طور مانده بودیم چه کنیم؟ که صبح اول وقت توی اردوگاه ولوله ای افتاد. دیدیم سعید نخبه زعیم وشیخ سیاوشی کفن پوش آمدند توی محوطه اردوگاه گردان حضرت زینب (س) در مقر کوثر. پوتین هاشون رو هم دور گردن انداخته بودند.

سعید با صدای بلند فریاد می‌زد: امروز عاشوراست و حسین تنهاست. آنقدر تُن صداش بلند بود که همه اردوگاه صدای او را شنیدند و بچه‌ها از چادرها بیرون اومدند. این هیئت و هیبت سعید همه رو منقلب کرد.

شهید مجید داوودی با پای لنگش اولین نفری بود که به سعید پیوست و بعد هم سه نفری فریاد زدند: هر کس می‌خواهد بماند و هر که نمی‌خواهد برود.

با این حرکت یک به یک درب چادرها بالا می‌رفت و بچه‌های دیگر به جمعشون اضافه می‌شدند. هرکسی توانسته بود پارچه سفیدی رو پیدا کنه و به گردن بیاندازه و اعلام کنه که کفن پوش آماده رزمه. تقریبا همه بچه‌ها اومده بودند و چادرها خالی شده بود. ولوله ای شده بود. ما وقتی به خودمون اومدیم که بچه ها کفن پوشیده و پوتین ها دور گردن رفتند سمت میدان صبحگاه لشگر در اردوگاه کوثر.

مه غلیظی همه اردوگاه رو گرفته بود. بچه های گردان حضرت زینب همه صف کشیده بودند تا مراسم صبحگاه آغاز شود. حاج فضلی از دیدن این جماعت به وجد اومده بود و #شهید_جواد_رسولی رفت پشت بلند گو و شروع کرد به مداحی کردن. زمین صبحگاه شد یک پارچه ناله.

این کار شهید نخبه زعیم و سایر بچه ها قوت قلبی بود برای فرماندهان لشگر ده سیدالشهداء (ع) که برای شکستن دژ شلمچه اعلام آمادگی کنند این اتفاق درست روز ۱۶ دیماه ۶۵ واقع شد و اون روز هم مصادف بود با روز ولادت زینب کبری (س) .

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید