مصاحبه خواندنی برادر حاج علی ولی زاده فرمانده تخریب
مصاحبه خواندنی برادر حاج علی ولی زاده فرمانده تخریب(جنگ) قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) ?نیروهای تخریب ما در جنگ تحمیلی بسیار شجاع بودند و انگیزه بینظیری داشتند و چه در غرب و چه در جنوب، چه در دشت و بیابان و چه در آب و دریا خوب عمل میکردند و همه را به حیرت وامیداشتند. نیروهای تخریبچی […]
مصاحبه خواندنی برادر حاج علی ولی زاده فرمانده تخریب(جنگ) قرارگاه خاتم الانبیاء(ص)
?نیروهای تخریب ما در جنگ تحمیلی بسیار شجاع بودند و انگیزه بینظیری داشتند و چه در غرب و چه در جنوب، چه در دشت و بیابان و چه در آب و دریا خوب عمل میکردند و همه را به حیرت وامیداشتند. نیروهای تخریبچی هم در ویژگیهای شخصی و هم در ویژگیهای سیستم برتری داشتند و نام خود را به عنوان نیرویی بینظیر در سیستم و برنامه ریزی و شخصیت در تاریخ جنگهای جهان به ثبت رساندند.
?نیروهای ما باید از میدانهای وسیع مین عبور کنند. چندین روز قبل شناسایی میکردند و در کنار نیروهای اطلاعات عملیات مشکلات راه را میدیدند و شناسایی دقیق میکردند تا در هنگام عملیات مشکلی پیش نیاید.
?سازمان تخریب بسیار مهم بود و بدون حضور این عزیزان دفاع مقدس ما کامل نمیشد و عملیاتی بدون تخریبچی معنی نمیدهد و محقق نمیشود.
??????* خاطراتی از جمله خوابیدن روی سیم خاردار و افتادن روی مین برای باز کردن معبر چه حکمتی داشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
?در این باره حرفهایی زده شده و حتی فیلم هم ساختهاند و ما اعتراضات خود را اعلام کرده و گفتهایم اگر مدارک و مستنداتی در عبور از میدان مین به این نحو دارند، بیاورند.
????به نظر من در این مسأله در حق بچههای تخریب جفا شده است. در حقیقت ما درون معبر روی مین میرفتیم، ولی به این معنا که برویم پا بزنیم نیست. چراکه وقتی شما در دل شب میروید مین را پیدا کنید ممکن است یک مین جا بماند و دیده نشود که در حین عبور خودمان یا نیروها آسیب میدیدند. اما اینکه ما معبر نزنیم و نوار معبر نکشیم و بگوییم روی میدان مین بدوید و یک عدهای مجروح و شهید شوند و معبر باز شود اصلاً وجود نداشته است.
??جنگ ما جنگ ایثار و گذشت بوده است.
اما مشکلی هست که متأسفانه در محیطهای دانشگاهی و فرهنگی هم بعد از جنگ به آن دامن زدهاند و آن اینکه انگار ما هیچ تفکری و هیچ تدبیری در جنگ نداشتهایم. در صورتی که ما برای انجام یک عملیات حداقل شش ماه قبل به دستور آقا محسن برای عملیات شناسایی حرکت و همچنین از عکسهای هوایی استفاده میکردیم و اطلاعات لازم را به انواع مختلف به دست میآوردیم و تحلیلهای منطقهای انجام میشد و حتی برای مشخص شدن تعداد معبرها و ترتیب اینکه هر تیپ چند معبر و در کجاها داشته باشد، بحثها داشتهایم.
??در خصوص سیم خاردار باید گفت این مطلب در برابر آن ایثارهایی که بچهها داشتند چیز عجیبی نیست .
?چرا که آنها آمده بودند جانشان را فدا کنند و اما اینکه شما فکر کنید در جایی آموزش میدادیم که شما باید بپرید روی سیم خاردار وجود ندارد. به دلیل این است که وقتی شما به سیم خاردار میرسیدید همه یگانها برانکارد داشتند و روی سیم خاردار میانداختند و از آن عبور میکردند و همچنین همه سیم خارداربر داشتند.
????? البته ممکن است در یک جایی این دو امکان نبوده و اگر کسی این کار را کرده است اوج فداکاریاش بوده است. اما اینکه به عنوان یک متد باشد اصلا نبوده و حتی جزء آخرین برنامههای فکریمان هم نبوده و ما به هیچ کس نگفتهایم باید روی میدان بدود تا راه باز شود!
?????جنگ ما با تدبیر و تفکر بوده و این نبوده است که بدون منطق و دلیل پیش برود، بلکه در کنار توکل بر خدا و رهبری یک مرجع تقلید و مردی الهی، در اوج تدبیر و تعقل و منطق کارها را انجام میدادیم و ماهها قبل از عملیات دست به کار میشدیم و کارهای مقدماتی یک عملیات در اوج تعقل و منطق از لحظه اول همراه و تا آخر عملیات این تعقل حاکم بود.
در کنار اطاعت پذیری از رهبر و فرمانده کل قوا امام خمینی (ره) این تعقل و منطق جاری بود و در جای جای دفاع مقدس ما نمود داشت
















ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0