• تاریخ : دوشنبه, ۲۴ آذر , ۱۴۰۴
  • ساعت :

    خاطرات شهداء - الوارثین گردان تخریب لشگر ده سید الشهداء علیه السلام

    فرمانده ی محبوب شهید حاج محسن دین شعاری

    فرمانده ی محبوب شهید حاج محسن دین شعاری

    بحبوبه عملیات کربلای پنج بود ، عملیات سختی که آرامش و آسایش افرادی چون من رو بشدت تحت تاثیر قرار داده بود . با دونفر از بچه های اطلاعات و عملیات در آن شبهای ترس و دلهره برای شناسایی آخرین وضعیت استقرار دشمن جلو میرفتیم . خط ثبات نداشت و بهم ریخته بود و دشمن […]

    دشمن به فکه حمله کرد ، مقر الوارثین در خطر است

    دشمن به فکه حمله کرد ، مقر الوارثین در خطر است

    ویژه سی و پنجمین سالگرد عملیات سیدالشهداء علیه السلام ? اردیبهشت ۶۵ مصادف بود با نیمه شعبان، برای اینکه روحیه بچه‌ها عوض بشود مراسم جشن مفصلی در حسینیه الوارثین بر پا شد. بچه‌ها سه ماهی بود مرخصی نرفته بودند. شهید زینال الحسینی فرمانده گردان تخریب لشکر 10 سیدالشهدا(ع) قول‌ داده بود که در صورت موافقت […]

    میگفت: میخوام با پارچه چتر منورها برای دخترم چارقد درست کنم
    دعوا وسط میدون مین

    میگفت: میخوام با پارچه چتر منورها برای دخترم چارقد درست کنم

    تقریبا جای جای میدون مین چتر منوری به سیم خاردار و یا پایه ی تله های مین والمر و یا به سیم تله ها گیر کرده بود و با وزش باد خودنمایی میکرد. همه ی بچه ها مشتاق بودند یه چتر منور از این سرزمین به یادگاری ببرند.

    اودیشب نام شهدای فردا را به یکی از دوستانش گفته بود
    یادی از طلبه شهید علی سیفی

    اودیشب نام شهدای فردا را به یکی از دوستانش گفته بود

    یک روز بچه ها به علی اعتراض کردند و گفتند نماز رو تندتر بخوان. که ایشان در جواب حکایتی از شهید محراب مدنی گفت و اظهار داشت که درصف اول نمازجمعه تبریز پشت سر شهید مدنی نماز می‌خواندیم، این شهید هم نمازهایش توام با طمئنینه و اشک بود.

    آقا سید مهدی به جمع یاران شهیدش پیوست

    آقا سید مهدی به جمع یاران شهیدش پیوست

    خبرخیلی زود رسید سید مهدی هم آسمانی شد البته حق سید مهدی شهادت بود سید مهدی بعد از جنگ اسلحه رو زمین نگذاشت اون دنبال چرب و شیرین دنیا نرفت سید در جنگ سرباز امام زمان بود و بعد از جنگ هم شاگرد مکتب امام صادق علیه السلام شد و لباس جد اطهرش خاتم الانبیاء(ص) […]

    شنیدم که آقا سید میگفت: امیدم رفت..مسئول محورم رفت
    با انفجار هردوتامون به هوا پرتاپ شدیم

    شنیدم که آقا سید میگفت: امیدم رفت..مسئول محورم رفت

    میشنیدم به آقا سید میگفتند این بنده خدا شهید میشه ما کاری نمیتونیم بکنیم رفتند پلاستیک هم آوردن وپهن کردند که من رو توش شکلات پیچ کنند اما سید محمد میگفت: بابا پاهاش هنوز داغه این شهید نشده

    سلام بر بدنهایی که پاره پاره شد

    سلام بر بدنهایی که پاره پاره شد

    دشمن برای بازپس گیری فاو یک لحظه آروم و قرار نداشت.نگه داشتن خط پدافندی در فشارهای پی در پی دشمن ، دست کمی از عملیات نداشت.و تخریب لشگر10 سیدالشهداء(ع) برای مین گذاری مقابل خط پدافندی 3 کیلومتری در محدوده جاده فاو البحار و کارخانه نمک مامور شد و در این عملیات مین گذاری ، بعلت […]

    ماموریت شناسایی پل جزیره شلحه

    ماموریت شناسایی پل جزیره شلحه

    بهمن ماه سال 1365 بود .. گردان های لشگر10 در حاشیه اروند و اطراف جزیره شلحه با دشمن درگیر بودند. برای ورد به جزیره شلحه باید از پلی رد میشدی که برای دشمن حیاتی بود و از اون به شدت محافظت میکرد. شهید آقا سید محمد زینال حسینی ، فرمانده تخریب لشگر 10 گفت: بچه […]

    دست نوشه شهید اربابیان از ماموریت بچه های تخریب لشگر 10

    دست نوشه شهید اربابیان از ماموریت بچه های تخریب لشگر 10

        دست نوشه سردارشهید حاج ناصر اربابیان از ماموریت بچه های تخریب لشگر 10 قبل از عملیات والفجر8   رودخانه کارون 4دیماه 64 ام النوشه موشک جاده زنی تخریبچیان لشگر10 شهید اربابیان شهید پوررازقی شهید زعفری     رودخانه کارون ام النوشه موشک جاده زنی تخریبچیان لشگر10 شهید اربابیان شهید پوررازقی شهید زعفری

    فقط خدا میداند به حاج کاظم چه گذشت

    فقط خدا میداند به حاج کاظم چه گذشت

    نماز صبح روز 18 اسفند 62 رو خوندیم هنوز پاتک دشمن شروع نشده بود . تک وتوک خمپاره و توپی زوزه کشان میومد و کنار ما توی آب هور میخورد وبا انفجارش صدای جیغ پرنده ها بلند میشد. هوای جزیره خیلی گرفته بود . بوی آب گندیده هور و بوی باروت نفس کشیدن رو سخت […]

    فرمانده لشکر ده سید الشهدا شهید رستگار

    فرمانده لشکر ده سید الشهدا شهید رستگار

    بعد از عملیات خیبر و شهادت همرزمانش خیلی دلشکسته شده بود و همه اش دنبال بهانه بود که جایی خلوت کنه و زانو بغل بگیره ودر فراغشون گریه کنه.. حاجی فرمانده تیپ قدرتمند سیدالشهداء(ع) بود و پیکر مطهر صدها تن از عزیز ترین عزیزانش در جزیره مجنون جامانده بود و خودش میگقت مادرها وفرزندانشون منتظرهستند […]

    روزی که حاج کاظم گریست

    روزی که حاج کاظم گریست

    بچه های تیپ سیدالشهداء علیه السلام دو تا تانک در جزیره مجنون داخل دهکده که نقطه درگیری تیپ بود غنیمت گرفتند. شهید حاج کاظم رستگاربه ما ماموریت داد که بریم و تانک ها رو عقب بیاریم وقتی به منطقه درگیری رسیدیم برادر احمد ساربان فرمانده گردان قمر بنی هاشم علیه السلام اونجا بود. احمد که […]

    برو بالا