• تاریخ : دوشنبه, ۱ دی , ۱۴۰۴
  • ساعت :

    به روایت جعفر طهماسبی

    روی سیم خاردار خوابید و پیکرش سوراخ سوراخ شد

    روی سیم خاردار خوابید و پیکرش سوراخ سوراخ شد

      بیمارستان صحرایی شهر فاواسفند 1364     بیمارستان تهران اریبهشت سال 1365  سردار جانباز تخریبچی شهید حاج قاسم اصغری جانشین گردان تخریب لشگر 10   شهید اصغری اعجوبه ای بود خوش فکر نترس مدیر و مدبر دارای توکل بالا خیلی هم عاطفی و یه کمی هم عجول این ها همه در وجود این فرمانده […]

    تخریبچی سر به زیر شهید علی اصغر صادقیان

    تخریبچی سر به زیر شهید علی اصغر صادقیان

    بارها میگفت: یه تخریبچی باید مثل یه درخت پر ثمر باشه که هرچی بارش بیشتر میشه افتاده و متواضع تر میشه او خودش اینگونه بود توی گردان تخریب لشگر10 علی اصغر برای خودش استوانه ای بود. معمولا توی عملیات ها در نقش معاون گردان ظاهر میشد فرماندهان تخریب لشگر10 مثل شهید حاج عبدالله و شهید […]

    تنها محرمی بود که توی جبهه بند شده بودم

    تنها محرمی بود که توی جبهه بند شده بودم

    معمولا محرم ها جبهه تعطیل بود حد اقل برای رزمنده های تهرون. توی جبهه محرم ها بند نمیشدند محرم سال 63 بود و ما پادگان ابوذر بودیم از تیپ سید الشهداء علیه السلام فقط بچه های تخریب ، اطلاعات عملیات و طرح عملیات توی پادگان بودند بقیه بچه ها در جنوب بودند بچه های تیپ […]

    شهیدی که در ثواب دفنش شریک شدید

    شهیدی که در ثواب دفنش شریک شدید

    امروز جمعه 24 شهریور و روز مباهله است ساعت 11.45 دقیقه بود که روی صفحه تلگرام یک پیام ، از یکی از همسنگران تخریبچی ام دیدم پیغام این بود. “””سلام اقا جعفر خوبی برادر؟ من هفته اینده میخوام برم الوارثین موقعیت مقر رو توی گوگل داری؟ البته جاده و حدود اردوگاه رو بلدم ولی موقعیت […]

    شهید سید امین صدر نژاد

    شهید سید امین صدر نژاد

    روز 19 دیماه بود و هوا کاملا روشن شده بود و رزمنده های #گردان_های_لشگر وارد 5 ضلغی شلمچه شده بودند و از پهلو مشغول پاکسازی و تسخیر #دژ_شلمچه بودند. مسیر دسترسی به خط مقدم هنوز از طریق جاده و از #معبر_لشگر_فجر بود و معبر #حضرت_زهرا(س) لشگرسیدالشهداء(ع) بازگشایی نشده بود. از سنگرهای دشمن مقابل اسکله لشگر10 […]

    شهید سید عبدالله کهندل

    شهید سید عبدالله کهندل

    سید عبدالله رو از اردوگاه قلاجه میشناسم داشتم از کنار یکی ازچادرها رد میشدم دیدم یه صدای ناله میاد . توجهم جلب شد دنبال صدا رفتم ودرب چادر رو بالا زدم دیدم یکی داخل چادر خوابیده و یک گوشی واکمن به گوششه و با لبهای بسته وبا تکان دادن دماغش از خودش صدا در میاره […]

    یارانی که وقت نماز شهید شدند

    یارانی که وقت نماز شهید شدند

    #صبح_روز_یازدهم_فروردین 67 بود هنوز هوا روشن نشده بود که ما از #شاخ_شمیران به مقر برگشتیم.نماز صبح رو خوندیم.. معمولا رسم گردان ما بود که بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب بچه ها نمیخوابیدند و مشغول خواندن #زیارت_عاشورا میشدند. اونروز هم توقع داشتند من زیارت عاشورا رو بخونم که بعلت خستگی رفتم زیر پتو و […]

    تخریبچی مخلصی که در سالگرد تولدش به شهادت رسید
    فامیلیش دادو بود اما اهل داد و بیداد نبود.

    تخریبچی مخلصی که در سالگرد تولدش به شهادت رسید

    بعد از اینکه گزارش کار رو دادم، سید حال اولین نفری رو که پرسید حمید بود. گفت: برادر دادو چی شد؟ گفتم: آقا سید، حمید پرید. تا اینو گفتم دیدم سید عقب عقب رفت و به گونی های سنگر تکیه داد. می‌شد غم رو ازچهره اش خوند. با حسرت و خیلی غلیظ گفت: خوش به حالش..

    آخرین ماموریت با فرمانده
    حکایت یک عکس ...

    آخرین ماموریت با فرمانده

    بنده خدایی بود رفت سیمان بگیره برای ساختن خونش. گفتند این سیمان رو به خانواده شهدا واسرا میدن.. شما جزء کدومشون هستی.گفت هیچکدوم...اون بنده خدا چند روز بعد رفت جبهه و از بخت بدش توی عملیات اسیر شد و بعد از چند روز رادیوی عراق باهاش مصاحبه کرد

    ما در جنگ فهمیدیم که ملت ما یک فرصت فوق‌العاده دارد
    بیانات امام خامنه ای حفظه الله تعالی

    ما در جنگ فهمیدیم که ملت ما یک فرصت فوق‌العاده دارد

    مردم دیدند دشمن نارو می‌زند و فرصت طلبی می‌کند. ناگهان، همه احساس مسؤولیت کردند. نگفتند: «دیگر کار از کار گذشته است. می‌خواستند قبول نکنند! چرا امام قبول کرد؟!» می‌توانستند این‌گونه بگویند؛ اما نگفتند. این، یک خصوصیت ملی است و ما این را در جنگ می‌فهمیم

    برو بالا