بهمن ماه بود و بارون به شدت میبارید اون هم بارون های خوزستان. با حاج عبدالله با هم بودیم. دیدم از سنگر بیرون اومد و رفت زیر بارون و دست هاش رو به سمت آسمان بلند کرد و شروع کرد به دعا خوندن . من هم از دور نگاهش میکردم. حاجی تمام لباس هاش خیس […]
زیر بارون دعا کنید دعاتون مستجاب میشه بهمن ماه بود و بارون به شدت میبارید اون هم بارون های خوزستان. با حاج عبدالله با هم بودیم. دیدم از سنگر بیرون اومد و رفت زیر بارون و دست هاش رو به سمت آسمان بلند کرد و شروع کرد به دعا خوندن . من هم از دور […]