• تاریخ : دوشنبه, ۲۶ آبان , ۱۴۰۴
  • ساعت :

    به روایت سید مجید میر محمدی

    قصه ی اومدن حمید به تخریب

    قصه ی اومدن حمید به تخریب

    حمید خیلی دوست داشت بیاد تخریب چند باری هم زمزمه کرده بود که من تخریب و بچه هاش رو دوست دارم چند بارهم زمزمه کرد که بیاد تخریب و هر بار با واکنش من روبرو شد و حرفشو پس ‌گرفت. البته من مخالفتی نداشتم ولی اون می گفت با هم بریم . من هم که […]

    اعزام به گردان خواهران غواص !؟

    اعزام به گردان خواهران غواص !؟

    شهید شیخ محمود ملکی برای من حکایتی را تعریف کرد که خیلی شنیدنی است… شیخ محمود گفت: به عنوان روحانی به جبهه اعزام شدم. اومدم تبلیغات لشگرسیدالشهداء علیه السلام و خودم رو معرفی کردم و اونها هم گفتند شما باید برید گردان حضرت زینب (س). من خیال کردم گردان مخصوص خانوم هاست. اصرار کردم که […]

    شبی که فتح وظفر نصیب ما شد

    شبی که فتح وظفر نصیب ما شد

    شب عملیات بیت المقدس توفیق شد با بچه های گردان حضرت علی اکبر علیه السلام راهی عملیات شوم. شب قبل از عملیات را افتادیم وبعد از ساعت ها راهپیمایی در ظلمات شب به پل رسیدیم. من قبلا به جهت رفاقتی که با بچه های راپل پادگان امام علی(ع) که این پل را نصب میکردند داشتم […]

    برو بالا