ول کن نبود وسط آب مدام سووال و جواب میکرد. من هم برای اینکه همه از شر سووالهاش خلاص شوند دستش رو فشار میدادم که سرش زیر اب بره. اون هم عصبانی میشد. خیلی بچه با صفایی بود.
قرار شد چند نفر بریم برای ماموریت جدید ، پشت تویوتا کالسکه ها سوار شدیم و اومدیم سمت پیرانشهر، چند تا از بچه های اطلاعات و عملیات لشگر هم بودند از جمله شهید عیسی کره ای. بعد یکی دو روز همراه شهید خاک فیروز و شهید سعید صدیق رفتیم در نزدیک ارتفاعاتی که به نام […]
قرار شد چند نفر بریم برای ماموریت جدید پشت تویوتا کالسکه ها سوار شدیم و اومدیم سمت پیرانشهر چند تا از بچه های اطلاعات و عملیات لشگر هم بودند از جمله شهید عیسی کره ای. بعد یکی دو روز همراه شهید خاک فیروز و شهید سعید صدیق رفتیم در نزدیک ارتفاعاتی که به نام کدو […]
امروز روز شهادت امام صادق علیه السلام است یاد این روزها توی جبهه بخیر یه همچین روزی عزای امام صادق علیه السلام رو در مریوان برگزار کردیم تابستان سال 64 بود با جمعی از بچه های تخریب لشگر10 برای پاکسازی میدان های مین در زیر ارتفاعات “لری” در منطقه عملیات والفجر4 رفته بودیم. روزهای خوبی […]
مهدی کریمی هم یه کارد سنگری داشت و مدام باهاش قیافه میگرفت و همه ما به خط میشدیم و با کارد سنگری درخت ها رو با پرتاپ سوراخ سوراخ میکردیم. پیام که نگو و نپرس از بخت بدش گرفتار یه مشت اراذل مثل من شده بود. من دوست داشتم مدام من رو به فامیلی صدا کنه. به خاطر اینکه "سش " میزد میگفت برادر طهماسسسسسسسبی