یک هفته به محرم مونده بود مقر تخریب لشگر10 در قلاجه بودیم . آماده میشدیم برای محرم سال 65 . آمادگی از این جهت که ساک ها رو بسته بودیم برای رفتن مرخصی . اکثر بچه ها میخواستن دهه ی اول محرم رو تهران باشند. از منطقه هم قول و قرار برای حسینیه لباس فروشها […]
قرار شد چند نفر بریم برای ماموریت جدید ، پشت تویوتا کالسکه ها سوار شدیم و اومدیم سمت پیرانشهر، چند تا از بچه های اطلاعات و عملیات لشگر هم بودند از جمله شهید عیسی کره ای. بعد یکی دو روز همراه شهید خاک فیروز و شهید سعید صدیق رفتیم در نزدیک ارتفاعاتی که به نام […]
عملیات لو رفته بود و هر چه تلاش میکردیم با بی سیم با عقب تماس برقرار کنیم نمیشد. من و شهید مقدم و یکی از بچه های اطلاعات عملیات و فرمانده گردان و یکی از مسوولین گروهان و برادر جعفری از بچه های تخریب که بی سیم روی کولش بود برای مشورت دور هم جمع […]
امروز دهمین روز از ماه شهریور است سی و یک سال قبل در چنین روزی عملیات کربلای 2 توسط رزمندگان اسلام در منطقه حاج عمران انجام شد. در روز عید سعید قربان یاد همه فرزندان خمینی عزیز را که در منای عشق به شهادت رسیدند گرامی میداریم. شب عملیات کربلای 2 دو تیم از […]
روز یکشنبه 9 شهریور 65 از صبح تا ظهر اجازه دادند که در اختیار خودمون باشیم و اجازه دادند هر کس میخواهد داخل شه نقده برود آزاد است. من هم با حسن راه افتادیم که چرخی توی شهر بزنیم . هم وطنان آذری زبان شهر نقده داشتند تکایا و حسینیه هاشون رو برپا میکردند. بوی […]