تخریب چی شهید عباس بیات
#شهید_عباس_بیات سال 65 یا 66 #مسئول_دسته شده بود و با بچه های دسته رفتند تدارکات گزدان تا جنس های چادر رو جور کنند خلاصه وقتی جنسها رو تحویل گرفتند و به سمت چادرشان می رفتند یکی از بچه ها از عباس در حالی که انبوهی از پتو رو روی کولش گرفته بود و به سمت […]
#شهید_عباس_بیات سال 65 یا 66 #مسئول_دسته شده بود و با بچه های دسته رفتند تدارکات گزدان تا جنس های چادر رو جور کنند خلاصه وقتی جنسها رو تحویل گرفتند و به سمت چادرشان می رفتند یکی از بچه ها از عباس در حالی که انبوهی از پتو رو روی کولش گرفته بود و به سمت چادر میرفت پرسید .
#برادر_بیات مسئولیت را چگونه می بینی؟ عباس از زیر پتوها سرش را بیرون آورد و با لبخند که نه خنده همیشگیش که دندانهای کرسیش هم معلوم می شد جواب داد: #احلی_من_العسل!!!!




















ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0