کد خبر:12738
پ
۲۳۸
شوخی با همسنگر

حسن پردازی مقدم شهادت عملیات کربلای ۲

توی بیمارستان شهدای تجریش بستری بودم که خبردار شدم حسن مقدم مجروح شده دو سه روز بعد آوردنش تهران در یکی از بیمارستان های تهران بستری شد نگرانش بودم ، شنیده بودم تیر دوشکا خورده توی کمرش هر طوری بود شماره بیمارستان رو پیدا کردم و با کلی تلاش و خواهش از اپراتور بیمارستان به […]

توی بیمارستان شهدای تجریش بستری بودم که خبردار شدم حسن مقدم مجروح شده
دو سه روز بعد آوردنش تهران در یکی از بیمارستان های تهران بستری شد
نگرانش بودم ، شنیده بودم تیر دوشکا خورده توی کمرش
هر طوری بود شماره بیمارستان رو پیدا کردم و با کلی تلاش و خواهش از اپراتور بیمارستان به اطاقشون وصل کردن.
حسن که گوشی رو گرفت و الو گفت تنم لرزید
صداش گرفته بود و به آرومی حرف میزد.
گفتم : برادر مقدم؟؟؟؟ گفت بفرمایید
گفتم حسن جون خودتی
گفت آره جعفر خودمم
انگار همه ی دنیا رو به من داده اند
بدن خودم آش و لاش شده بود اما با شنیدن صدای حسن درد خودم یادم رفت.
بعد از اینکه چاق سلامتی ها تموم شد گفتم حسن جون !!! کجات ترکش خورده
اون هم خیلی جدی گفت تیر به لپ چپم خورده
من تعجب کردم آخه شنیده بودم کمر یا لگنش زخمی شده.
گفتم : حسن لپ چپت.. گفت آره
من ساده هم باور کردم
گفتم حسن جون به لب و دندونت که آسیب نرسونده..
تا اینو گفتم یه قهقهه ی بلندی زد و گفت :
داداش جعفر: شوخی کردم، ترکش به باسنم خورده
کلی دو تایی خندیدیم
شهید حسن پردازی مقدم جزء غواص هایی بود که در عملیات والفجر ۸ برای حمله به دشمن در جزیره ام الرصاص به آب اروند زد
شهید حسن پردازی مقدم در دهمین روز شهریور ماه سال ۶۵ در عملیات کربلای ۲ ودر منطقه حاج عمران آسمانی شد.

 

آخرین تصویر شهیدی که به حجله گاه شهادت رفت
مخصوصا لباس سبز سپاه را پوشید
خواست کفنش باشد
تخریبچی شهید
حسن پردازی مقدم
شهادت عملیات کربلای ۲
شهریورماه ۶۵

کلیدواژه : شهید حسن مقدم
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید