کد خبر:13963
پ
alvaresin-0131

حماسه عاشورایی در دژ شلمچه

شب ۱۹دیماه ۶۵ بود که همه تدبیرها ، تقدیرها را رقم زد. حمله به دژ شلمچه کار عقل نبود بلکه کار عشق بود.رزمنده های دل شکسته از کربلای ۴ آماده برای آفریدن کربلای دیگر شده بودند. دلها نا آرام بود.از فرمانده مان شهید حاج سید محمد زینال حسینی شنیدم که امام دستور حمله به دشمن […]

شب ۱۹دیماه ۶۵ بود که همه تدبیرها ، تقدیرها را رقم زد. حمله به دژ شلمچه کار عقل نبود بلکه کار عشق بود.رزمنده های دل شکسته از کربلای ۴ آماده برای آفریدن کربلای دیگر شده بودند. دلها نا آرام بود.از فرمانده مان شهید حاج سید محمد زینال حسینی شنیدم که امام دستور حمله به دشمن از این منطقه را داده.امام گفته که این سرزمین غریب ترین نقطه ی سرزمین ماست.و از اینجا به دشمن حمله کنید و این قول امام اشک ما را سرازیر کرد . او فرمود از قول من به رزمندگان بگویید که:شما کربلا میروید ومن هم می آیم و آنجا با هم نماز میخوانیم.
اینها همه مقدمه شد تا همه پای کار آمدند برای شکستن دژ شلمچه…
ماموریت شکستن دژ به رزمندگان لشگرده سیدالشهداء(ع) سپرده شد و گردان های حضرت علی اکبر علیه السلام از مقابل ۵ ضلعی و گردان حضرت زینب سلام الله علیها از مقابل نونی شکل های شلمچه و در مجاورت جاده شلمچه بصره و گردان امام سجاد علیه السلام برای الحاق با لشگر فجر و عبور از آب گرفتگی بوبیان و کمک به گردان علی اکبر علیه السلام برای ادامه عملیات در ۵ ضلعی و خاکریزهای مقطع مهیای حمله به دشمن شدند .
آسمان شلمچه که تاریک شد غواص های تخریبچی و اطلاعات عملیات جلو افتادند و رزمنده های گردانها هم برای شکستن دژ شلمچه از پی آنها وارد آب شدند.
گروهان نصر به فرماندهی شهید علیرضا آملی هم وارد آب شد و از کنار خاکریزی که عمود بر دژ شلمچه بود به سمت دشمن حرکت کرد. حرکت در آب به سختی و کندی صورت میگرفت. بعضی جاها عمق آب تا زانو میرسید و صدای شالاپ شلوپ بچه ها بلند میشد و بعضی جاها هم که آب عمیق بود صدای سرفه ها سکوت شب را میشکست. نزدیکی های خط دشمن خطر زیر پاهای بچه ها بود . میدان مین و موانع زیر آب رفته و تنها سایه ای از سیم خاردارهای توپی در زیر نور منور دیده میشد.

گروهان نصر متوقف شد و منتظر ماند تا بچه ها تخریب معبری در میدان مین و موانع برای رسیدن به دژ شلمچه باز کنند. هنوز دشمن متوجه حضور غواصهای گردان حضرت علی اکبر علیه السلام پشت مواضعش نشده بود و همه جا را سکوت گرفته بود و گلوله و خمپاره ای رد وبدل نمی شد. شب از نیمه گذشته بود که جناحین لشگرده سیدالشهداء(ع) با دشمن درگیر شدند و منورها آسمان را روشن کرد.و در این معرکه آتش دشمن به روی غواصها متمرکز شد.آنقدر منور در اسمان بود که در تاریکی شب غواصهایی که با لباس سیاه رنگ و تنها از گردن به بالای بیرون از آب بودند قابل روئیت بود. تیربارهای سنگین دشمن که روی دژ قرار داشتند از روبرو و از پهلو روی معبر حضرت زهرا(س) که راه کار گردان حضرت علی اکبر (ع) برای شکستن دژ شلمچه بود قفل شد. رگبار اول کمین های دشمن به داخل آب غواصهای تخریبچی را بی جان کرد که مشغول باز کردن موانع بودند. مهدي اسماعيل پور، عليرضا پيكاري، صبر علي كلانتر، سيد محمد علی موسوي زاده و مجيد عسگري بی جان روی آب آمدند و خمپاره های دشمن هم به کمک آمد و ستون رزمندگان گروهان نصر زیر آتش سنگین قرار گرفت. بچه ها هیچ جانپناهی نداشتند غیر از سایه خاکریزی که هر لحظه کوتاهتر می شد و فرمانده با تجربه گروهان نصر هم کاری از دستش بر نمی آمد غیر از اینکه شاهد پرپر شدن نیروهایش باشد.بچه های اطلاعات عملیات و تخریبچی او یا شهید شده و یا به سختی مجروح بودند او تلاش کرد تا راهی برای گذشتن از موانع دشمن پیدا کند و به دژ برسد.اما رگبار دشمن به شهید علیرضا آملی امان نداد و او هم مقابل چشمان رزمندگان گروهان نصر که عاشق او بودند به خیل شهدا پیوست.بچه های گروهان نصر آنهایی که جلوی ستون بودند بیجان در آب غوطه ور شدند و آنهایی که عقب تر بودند هم به سختی مجروح شدند. در آن شرایط سخت کاری از کسی ساخته نبود. مجروحانی که خود را به کنار باقیمانده خاکریز رسانده بودند لحظات آخر را میگذراندند و فرشته ها بالای سر آنها در پرواز بودند

خبر لو رفتن معبر بچه های گروهان نصر و شهادت شهید علیرضا آملی و باز نشدن را کار حضرت زهرا(س) به اطاق فرماندهی رسید و تدبیر بر آن شد که گردان امام سجاد علیه السلام با عبور از معبر لشگر فجر ، از پهلو به دشمن در ۵ ضلعی شلمچه حمله کند تا دشمن فشار بر راه کار حضرت زهرا(س) را کم نموده تا باقی مانده رزمندگان گردان حضرت علی اکبر(ع) بتوانند با قایق به دژ شلمچه برسند.

این تدبیر قفل عملیات را گشود و رزمندگان گردان امام سجاد علیه السلام و گردان علی اکبر (ع) توانستند تا قبل از روشن شدن هوا محدوده پنج ضلعی شلمچه را فتح کنند و تا غروب آفتاب روز ۱۹ دی ماه ۶۵ با کمک سایر گردانها و یگانها با تصرف نونی شکل ها خود را به جاده شلمچه بصره برسانند.
آسمان روز ۱۹دی ماه که روشن شد دیگر دژ شلمچه تسخیر شده بود و در معبر حضرت زهرا(س) اسکله ل۱۰ سیدالشهداء(ع) استقرار پیدا کرد و بچه های تخریب مشغول جمع آوری پیکر مطهر غواصان شهید از داخل موانع و از کنار خاکریزها شدند و به کمک رزمندگان گردان فرات(یگان دریایی لشگر۱۰) این پیکرهای مطهر با قایق به عقب منتقل شد.بدنهای غواص های شهید زیاد متلاشی نشده بود و اکثر از ناحیه سینه و پهلو به شهادت رسیده بودند و صورت های همگی شان از زیبایی برق میزد

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید