دین شعاری وارد میدان مین شد و به آرامی داخل میدان مین قدم برمیداشت

فرمانده گردان کمیل لشگر۲۷
ظهر همانروزی که ایشان به شهادت رسید ، پس از اذان ظهر ، در سنگر فرمانده لشکر نماز جماعت برگزار شد
شهید دین شعاری ردیف پشت سر ما ایستاده بود
اواخر نماز ظهر بود که از بیرون سنگر ، کسی نام ایشان را صدا زد..
سلام نماز را که دادیم ، دین شعاری با صدای بلند گفت : چکارم دارید ؟ میذارید نماز آخرمو با خیال راحت بخونم؟
که همه ما با لبخندی از کنار حرف او گذشتیم..
ایشان نماز عصرش را فرادا خواند و از ما خداحافظی کرد و از سنگر خارج شد.
قرار بود ایشان مسیر جاده را به بچه های مهندسی نشان دهد و میدان مین را مشخص کند..
نماز جماعت تمام شد و همه متفرق شدیم
فکر میکنم آنروز پسر مقام معظم رهبری هم حضور داشتند..
ساعتی نگذشت که پیکر غرق در خون شهید دین شعاری را آوردند..
راننده لودر میگفت دین شعاری وارد میدان مین شد و به آرامی داخل میدان مین قدم برمیداشت
لحظه ای خم شد و چیزی را از روی زمین برداشت ، تصور کردم صفحات قرآن را از روی زمین برمیدارد که ناگهان انفجار مهیبی رخ داد و بر زمین افتاد..
سی و سومین سالگرد شهادت فرمانده تخریب شهید دین شعاری گرامیباد