کد خبر:14380
پ
photo_86@09-05-2016_10-48-42_thumb

سلام بر بدن های پاره پاره

بعد از اتمام کار مین گذاری ، بچه های تخریب به مرخصی اومدند رسم بود بین رزمندگان که قبل از دیدن خانواده خودشان به دیدار خانواده همسنگران شهیدشان میرفتند . ابتدا به دیدار خانواده  شهدای هفت تن آل صفا رفتیم. خیابان نبرد تهران و دیدار با خانواده شهید رحمان میرزا زاده اولین مقصد ما بود. […]

بعد از اتمام کار مین گذاری ، بچه های تخریب به مرخصی اومدند رسم بود بین رزمندگان که قبل از دیدن خانواده خودشان به دیدار خانواده همسنگران شهیدشان میرفتند . ابتدا به دیدار خانواده  شهدای هفت تن آل صفا رفتیم.
خیابان نبرد تهران و دیدار با خانواده شهید رحمان میرزا زاده اولین مقصد ما بود. پدر این شهید به گرمی از همسنگران فرزند شهیدش استقبال کرد و هنگام خداحافظی فرمانده ما ، شهید سید محمد زینال الحسینی را کنار کشید و در گوشش جمله ای گفت و سید هم برادر محمد رضا جعفری رو صدا کرد و به او گفت جواب بده…ما هم از نزدیک نظاره گر این سوال و جواب بودیم.پدر  شهید میرزازاده سووال کرد که برادر ، مگر یک شهید چند تا پای راست داره!!!! و محمد رضا هم با بغضی که در گلو داشت جواب داد.حاج آقا …آخه از شهید شما و شهید احدی و شهید ملازمی در اون تاریکی شب و از داخل چاله انفجار، فقط ما تونستیم دو تا ران پا و چند کیلو گوشت و پوست جمع کنیم، سری و بدنی نبود که قابل تشخیص باشد. و بعد جمله ای گفت که گریه همه را درآورد…گفت :حاج آقا شهید شما در حقیقت سه مزار داره . و شما باید شهید رحمان رو در سه جا زیارت کنی …

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید