کد خبر:14037
پ
alvaresin-0152

شهید اسدالله اللهیاری

شهید اللهیاری از قدیمی های تخریب لشگر۱۰ بود به جهت لهجه ترکی فارسی که داشت خیلی شیرین حرف میزد و توی هر جمعی که وارد میشد کمپوت روحیه بود. البته خیلی آدم با جنبه وباظرفیتی بود. فرمانده ما شهید حاج عبدالله که به جدی بودن ووقار معروف بود وبه ندرت با کسی شوخی میکرد با […]

شهید اللهیاری از قدیمی های تخریب لشگر۱۰ بود
به جهت لهجه ترکی فارسی که داشت خیلی شیرین حرف میزد
و توی هر جمعی که وارد میشد کمپوت روحیه بود. البته خیلی آدم با جنبه وباظرفیتی بود.
فرمانده ما شهید حاج عبدالله که به جدی بودن ووقار معروف بود وبه ندرت با کسی شوخی میکرد با شهید اللهیاری خیلی راحت بود و با صمیمییت خاصی صداش میکرد…بجای برادر بهش میگفت بیادر اللهیاری. حاج عبداالله میگفت برادر اللهیاری یکی از بچه های بی شیله پیله گردان تخریب است.
شهید اللهیاری در زمره تخریبچی های دلاور گردان بود و سر نترسی هم داشت.
در همه عملیات هایی که شرکت کرد در عدد بچه هایی بود که شب اول به کارگیری میشدند.
این شهید علاوه بر شاخص بودن توی همه ماموریت های تخریب در مین گذاری زیر پای دشمن خبره بود.
جاهای زیادی رو با هم رفتیم برای مین گذاری..
از مین گذاری های زیر ارتفاع بمو در سرپل ذهاب سال ۶۳ تا مین گذاری مقابل دشمن در جزیره مجنون و پایگاه های کردستان و خیلی جاهای دیگه.
تیرماه ۶۶ بود که ماموریتی دادند برای شناسایی موانع دشمن در جبهه سردشت که من برای شناسایی همراه بچه های اطلاعات عملیات رفتم. دو یا سه شب متوالی رفتیم تا چند متری دشمن واز میدون مین خبری نبود و حتی یک شب اونقدر به سنگر کمین دشمن نزدیک شدم که آتیش فندک سرباز دشمن که میخواست سیگار روشن کنه جلو دارم شد و کم مونده بود اسیر بشم.
اون شب هم به میدون مین برنحوردیم و فرمانده هان گفتند که تا همینجا بسه وراه کار قفل شد و آماده عملیات شدیم.
در تقسیم بندی ها شهید اللهیاری مسوول این معبری شد که من برای شناسایی رفتم. وقت توضیح دادن در مورد کیفیت موانع و مواضع دشمن به ایشون گفتم من در مسیر میدون مین ندیدم اما با توجه به تجربه های گذشته احتمال احداث میدون مین توسط دشمن زیاده و باید آمادگی داشته باشیم که خدای نکرده گردانی که عملیات میکنه تلفات نده.
من منتظر عکس العمل شهید اللهیاری بود و منتظر بودم که بشنوم ایشون در مواجه با میدون مین احتمالی چیکار میکنه. ایشون بلادرنگ گفت: اگر میدون مین سر راهمون دشمن گذاشت من میدوم توی میدون مین و شماها ورزمنده های دیگه با فاصله دنبالم میاین… من یه دفعه خشکم زد و گفتم برادر اللهیاری مگه کشکه دویدن توی میدون مین…میدونی چی میگی.. اون هم با خونسردی گفت مگه کار دیگری هم میشه کرد…
اونقدر این حرف رو با جدیت گفت که من از این همه صلابت تعجب کردم. بارها دیده بودم از این خطرها میکنه و در بحران ها مغزش خوب کار میکنه.
علی الظاهر بهش نمیومد از این حرف ها بزنه…
عملیات بیت المقدس ۲ هم به جهت توانمندی های شهید اللهیاری ایشون رو برای مین گذاری و جلوگیری از پاتک های دشمن به کار گرفتند که فردای عملیات به همراه شهید مهدی ضیایی با جمعی از فرماندهان لشگر۱۰ سیدالشهداء(ع) جلو رفتند که با اصابت توپ یا خمپاره در جمعشان به شهادت رسیدند

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید