کد خبر:14487
پ
alvaresin-0132

فرمانده فاطمی آقا سید محمد

سید بعد از توجیه بچه های غواص .یک نفس عمیقی کشید و سینه اش را صاف کرد و گفت: برادرها ایام فاطمیه است . ایام شهادت مادر ما فاطمه(س) است. و با التماس به مادرش حضرت زهراء سلام الله علیها ادامه داد. مادر جون دست ما را بگیر. ما برای یاری دین خدا قدم توی […]

سید بعد از توجیه بچه های غواص .یک نفس عمیقی کشید و سینه اش را صاف کرد و گفت:
برادرها ایام فاطمیه است .
ایام شهادت مادر ما فاطمه(س) است.
و با التماس به مادرش حضرت زهراء سلام الله علیها ادامه داد.
مادر جون دست ما را بگیر.
ما برای یاری دین خدا قدم توی جبهه گذاشتیم
سید همینطور که صحبت میکرد صدای ضجه و ناله بچه های از گوشه و کنار بلند شد.
سید محمد شب عملیات کربلای ۵ سنگر بچه های تخریب در زیر پل هفتی هشتی رو مبدل به مجلس روضه وعزادرای حضرت زهرا سلام الله علیها کرد.
آنقدر از خود بیخود شده بود که انگار نه انگار عملیاتی در پیش است.
سید با این اشعار وارد روضه شد.
سینه اش بوسید پیغمبر که مینوی من است
فاطمه هم فکر و هم سیما و هم خوی من است
یاد از بشکستن پهلوی او چون کرد گفت
بضعه من روح ما بین دو پهلوی من است
اون شب آقا سید روضه سوزاندن درب خانه مادرش حضرت زهراء سلام الله علیها رو خوند و شروع کرد بلند بلند گریه کردن و ضجه زدن و زمزمه میکرد
دنبال حیدر می دوید.
ازسینه اش خون می چکید.
در ایام فاطمیه یاد فرماندهان فاطمی تخریب لشگر۱۰سیدالشهداء علیه السلام
شهید حاج عبدالله نوریان
شهید حاج سید محمد زینال حسینی
گرامیباد

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید