کد خبر:13357
پ
photo_2021-06-30_02-59-46
شهید امیر مسعود تابش

و اینگونه مداح شهید تخریبچی پر کشید

گفت برو سراغ مین بعدی ودو سه تا مین بعدی راهم خنثی کردم که دیدم تابش اومد سراغ همون مینی که چاشنیش گیرکرده بود وروش کارمی کرد.
مشغول مین بعدی شدم که صدای انفجار شدیدی ازپشت سرم شنیدم وتکه های ریزی ازگوشت بدن تابش کنارم افتاد.

و اینگونه مداح شهید تخریبچی پر کشید

مرحله اول عملیات کربلای یک پایان یافته بود.
صبح بعد از زیارت_عاشورا درچادراستراحت می کردم که تابش گفت: حاجی بیا بریم پاکسازی میدون مین گفتم حالشو ندارم. می خوام بخوابم . رفت تعدادی ازبچه هارو صدازد دوباره اومدسراغم ولی بازقبول نکردم رفت برای بارسوم اومد که بیا بریم.
نمی دونم چرااصرارداشت منم باشم گفتم اگه پاکسازی میدون مینه میام اما اگه جمع آوری سیم خادارو…نمیام گفت: نه جون حاجی پاکسازیه. آماده شدم وبا دوتا تویوتا رفتیم. ازماشین که پیاده شدیم دوتا جنازه وسط میدون مین دیدیم اول فکرکردیم جنازه عراقی هاس جلوتررفتیم دیدیم پیکر حاج موسی انصاری و اکبر عزیززاده است. یاد مقر ام نوشه افتادم ، حاج موسی موقع سخنرانی یه پتو روسرش می کشید و خیلی آروم گریه می کرد خیلی باصفا مخلص وکم حرف بود .
پیکرحاج موسی سوخته بود. اون ها رو ازمیدون مین خارج کردیم.
حال تابش خیلی منقلب شد چون خیلی با اوس اکبر(شهید اکبر عزیز زاده) رفیق بود ذکرمصیبتی کرد و پیکر شهدا با یه ماشین به عقب منتقل شدند.
کار پاکسازی میدون مین رو شروع کردیم .


آخرین_تصویر
مداح اهل بیت(ع)
تخریبچی شهید
امیر مسعود تابش
شهادت : عملیات کربلای یک شهر مهران
تاریخ شهادت : ۱۰ تیرماه ۱۳۶۵

میدون مین چند ردیف مین والمری داشت.
تابش هرردیف رابه کسی سپرد وسفارشات لازم راتکرارکرد. یه ردیف را هم به من سپرد و رفت به بقیه سربزنه.
دو سه تا مین اول را خنثی کردم .
ظاهرا میدون مین دست خورده بود، یکی دوتا مین والمر راخنثی کردم ولی مین بعدی یکی ازچاشنی هاش گیرکرده بود ودرنمی اومد تابش رو صداززدم وپرسیدم چه کنم ؟؟؟؟ رهاش کنم برم سراغ بعدی؟؟؟ یا باهاش وربرم !!! تا چاشنی دومشم دربیاد ؟؟؟
گفت برو سراغ مین بعدی ودو سه تا مین بعدی راهم خنثی کردم که دیدم تابش اومد سراغ همون مینی که چاشنیش گیرکرده بود وروش کارمی کرد.
مشغول مین بعدی شدم که صدای انفجار شدیدی ازپشت سرم شنیدم وتکه های ریزی ازگوشت بدن تابش کنارم افتاد.
برگشتم چندبارتابش رو صدازدم اما صدایی نشنیدم.
اومدم نزدیکش ….. دیدم باصورت افتاده زمین.
حدود نیم ساعت پس ازذکرمصیبت وگریه شدید درفراق رفیق بسیارعزیزش اوس اکبر(شهید اکبر عزیز زاده) به او ملحق شد .
فقط خدا می داند لحظه ای که جنازه اوس اکبررا در میدون مین دید چه غم واندوه شدیدی قلب نازنینش رافراگرفت وچه با خدا گفت که کمترازیکساعت دعایش مستجاب شد.

 مداح اهل بیت علیهم السلام ، تخریبچی شهید امیر مسعود تابش روز دهم تیرماه ۱۳۶۵ در حال پاکسازی میدان مین در منطقه عملیات کربلای یک دراطراف شهر مهران با انفجار مین والمری به شهادت رسید.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید