کد خبر:12787
پ
۲۶۳
شهادت عملیات خیبر

اینگونه شهید سید جمال الدین شرق آزادی روضه خون امام حسین به اربابش اقتدا کرد

عملیات خیبر آغاز شده بود و بچه های تخریب به گردان ها مامور شده بودند و سید جمال نامش توی لیست نبود. سیدسراغ شهید نوریان فرمانده تخریب رفت و به او التماس کرد. که برادر عبدالله به من قول دادی که من رو عملیات بفرستی. شهید نوریان هم وقتی اصرار سید رو دید برای اینکه […]

عملیات خیبر آغاز شده بود و بچه های تخریب به گردان ها مامور شده بودند و سید جمال نامش توی لیست نبود.
سیدسراغ شهید نوریان فرمانده تخریب رفت و به او التماس کرد.
که برادر عبدالله به من قول دادی که من رو عملیات بفرستی.
شهید نوریان هم وقتی اصرار سید رو دید برای اینکه از دستش خلاص بشه گفت: تجهیزات بگیر و او و تعدادی از بچه ها رو فرستاد با گردان عاشورا عملیات برند.
میون بچه ها شایع شده بود که این گردان عملیات نداره و به عنوان احتیاط است که باز سید با ناراحتی خودش را به شهید نوریان رساند وباز التماس و اصرار. واو باز سید رو آروم کرد.
اما درکمال ناباوری قرعه عملیات به نام گردان عاشورای لشگرده سیدالشهداء علیه السلام افتاد ودر جزیره مجنون جنوبی وارد عملیات شد. و سید جمال خوشحال، همسنگرانش را در آغوش کشید وبا اونها وداع کرد.
پاسگاه خاتمی در جفیر آخرین خداحافظی سید بود .
گردان عاشورا وارد عملیات شد و سید جمال هم پیشاپیش گردان با دو تا عصا توجه همه رو به خودش جلب میکرد تا اینکه به میدان مین رسیدند و سید مشغول زدن معبر شد و آتش سنگین دشمن شروع شد و تنها خبری که از سید رسید اصابت تیربه گلو وپهلوی او و جان دادن غریبانه بود.
اما سید قبل از ورود به معبر عصاهاش رو کنار خاکریز دور انداخته بود و خودش رو کشان کشان روی زمین کشیده بود.
اون روز دو تا عصای سید رو بچه ها پیدا کردند و پیکرمطهر این فرزند حضرت زهرا سلام الله_علیها در جزیره مجنون جاماند و ده سال بعد به آغوش مادرش برگشت.
واینگونه شهید سید جمال الدین شرق آزادی روضه خون امام حسین به اربابش اقتدا کرد و با خون حنجرش صورتش رنگین وپیکر مطهرش برخاک ماند.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید