سید اسماعیل یک لحظه آروم قرار نداشت با توجه به اینکه روزهای قبل از عملیات خیلی ضعیف شده بود اما به روی خورد نمیاورد…. سید پرکار، توی عبادت هم زبانزد بود…جزء اولین متهجدین گردان بود که از رختخواب جدا میشد…با قرآن خیلی مانوس بود..کتاب قرآنش از استفاده مداوم ورق ورق شده بود…روزهای آخر بهمن خیلی […]
فرماندهی که پیکرخونین معاونش رو از محاصره دشمن بیرون آورد.. پیکر سید بین ما و دشمن روی زمین افتاده بود و کسی جرات این رو نداشت که اون رو عقب بیاره. تیربارهای دشمن روی منطقه اجرای آتش میکردند. شهید نوریان خودش داوطلب شد که پیکر معاونش رو از زیر آتیش عقب بکشه. حاجی دل به […]
بعد از سرپل گرفتن #غواص_ها در #جزیره_ام_الرصاص و رسیدن گردان های لشگر ، عملیات به عمق جزیره ام الرصاص توسعه پیدا کرد وماموریت جدیدی به #بچه_های_تخریب_و_مهندسی واگذارشده بود و اون احداث سنگرهای انفرادی تعجیلی درعمق جزیره ام الرصاص بود. چون در مراحل اولیه عملیات امکان بردن الوار و پلیت داخل جزیره و یا احداث سنگر […]
#بچههای_تخریب که از اروند گذشته و مواضع و موانع دشمن رو شناسایی کرده بودند برای گذشتن از موانع دنبال راه کار میگشتند. یکی از موانع دشمن که باید برای گذشتن از اون تدبیر میکردند. #هشت_پرها بود میلگردهای دو یا سه متری که وسط اونها رو به هم جوش داده و مقابل موانع مستقرکرده بودند.این مانع […]
سید امین صدرنژاد، مغز تحقیقاتی گردان تخریب بود. در #مقر_کرخه که به زاغه معروف بود یه سنگر و یه کانتینر تحقیقاتی داشت. در آنجا انواع تله_های انفجاری را تولید می کرد. بسیاری از مین ها را حتی بعضی از چاشنی ها را با دقت بسیار دقیق برش داده بود. و روی مکانیسم عمل آنها تحقیقات […]
شهیدی که از آنسوی اروند آمد ✍?✍? راوی : جعفر طهماسبی آفتاب روز بیستم یکم بهمن که بالا اومد رزمنده ها در حال پیشروی در عمق جزیره ام الرصاص بودند ودشمن هم سعی میکرد همه توانش را بکار بگیره که بصره سقوط نکنه. سید اسماعیل درکنار شهید حاج عبدالله نوریان جزء اولین ها بود که […]
آفتاب روز بیستم یکم بهمن که بالا اومد رزمنده ها در حال پیشروی در عمق جزیره ام الرصاص بودند ودشمن هم سعی میکرد همه توانش را بکار بگیره که بصره سقوط نکنه. سید اسماعیل درکنار شهید حاج_عبدالله نوریان جزء اولین ها بود که وارد جزیره ام الرصاص شد هماهنگ کردن کارهای مهندسی رزمی و تخریب […]