نگاه عاشقانه یک فرمانده گردان اون هم تخریب به معاونش چقدر عاشقانه است. میشه ساعت ها در مورد این نگاه نوشت و از توش مبانی نظری علم مدیریت به سبک شهدا استخراج کرد.
چند روز به نیمه ماه رمضان مونده بود که فرمانده گردان تخریب شهید آقا سید محمد فرمودند برای ولادت امام حسن علیه السلام باید سنگ تموم بگذارید. و همه ی بچه ها دست به کار شدند.
مقابل درب حسینیه که رسیدم صدای ناله ای شنیدم که میخکوبم کرد . صدای ناله از داخل حسینیه بود . از لای در نگاه کردم دیدم یکی زیر نور ضعیف داخل حسینیه روبروی عکس شهدا نشسته و زانوهاش رو بغل کرده و داره گریه میکنه