یکی از روز هایی که برای شناسایی جزیره ام الرصاص ، بالای یکی از انبار های گمرک بندر خرمشهر در حال دید زدن جزیره با دوربین خرگوشی بودم ، یکی از بچه های واحد اطلاعات عملیات خیلی بی صدا اومد کنارم و گفت چه خبر ؟ چیزی شکار کردی؟ البته هر کسی که به من میرسید به خاطر فامیلیم اینو میپرسید . جواب دادم صبح زود دوتا عراقی رو دیدم که ب لباس غواصی اومدن توی آب . دیگه ندیدمشون . گفت بچه های ارتش توی یه “بارج” گرفتنشون خیالت راحت . گفتم خدا رو شکر . من از اون پرسیدم چه خبر ؟ گفت دیشب یکی از بچه های تخریب اونطرف جزیره ام الرصاص اسیر شد .شکه شدم …. مثل اینکه یکی سیلی بهم زده باشه .
گفتم کی؟ گفت : برادر سمنانی. خیلی حالم گرفته شد . ازش پرسیدم چطوری اسیر شد . گفت دیشب رفته بودند برای شناسایی پل پشت جزیره ام الرصاص اونجا اسیر شد .پلی که جزیره ام الرصاص را به جزیره ام البابی وصل میکرد . اون روز خیلی دمق بودم . شب قرار بود بریم شناسایی.
قبل از اینکه بریم توی آب حاج احمد عراقی(شهید حاج احمد فرمانده واحد اطلاعات عملیات لشگر۱۰سیدالشهداء(ع) بود) اومد کنار آب پیشم. گفت خبر داری دیشب چی شده ؟ گفتم آره سمنانی اسیر شده .
ازم پرسید میتونی کارش رو ادامه بدی؟ گفتم برم برای شناسایی پل ؟ ادامه داد . ببین پل وضعش چه جوریه. جنسش چیه مواد گذاری شده یا نه ؟ موانع اطرافش رو چک کن . بقیه کار ها با بچه های ما . روی همدیگه رو بوسیدیم و زدیم به اروند .
رسیدیم به موانع توی آب .تغییرات در موانع نبود . رد شدیم و داخل جزیره شدیم . کانال های صاف و تمیز بود . بعضی جاهاش گچ کاری شده بود . از کنار سنگر های تدارکات و نیروشون ردشدیم و طولی نکشید رسیدیم به پل . اگه اشتباه نکنم پل شناور بود . خواستم برم توی آب که سر تیم اطلاعات بهم اجازه نداد . از جناح راست کنارهای پل رودیدم ازکناره های پل سیم آویزون بود. به سر تیم اطلاعات گفتم به نظرت اینا سیم تلفنه؟ نگاه کرد و گفت نه . گفتم انگار پل مواد داره. باید برم ببینم . باز هم اجازه نداد . گفت نگهبانان هاشون زیاد شدن . روی پل حساس شدن .
گفتم از اینجا چیزی نمیفهمم ، باید برم نزدیکتر . خلاصه تا ۵ متری پل رسیدم . همون اول پل تقریبآ زیرش تله انفجاری داشت . به سرتیم گفتم پل تله تحت کنترل داره و برگشتیم سمت اروند رود و برگشتیم توی مقر خودمون .
گزارش منتقل شد . بعد از عملیات والفجر ۸ بچه های اطلاعات از فاو اسناد و مدارک استخبارات رو منتقل کرده بودند به مقر لشکر در خرمشهر . در اسناد به برگه بازجویی برادر سمنانی برخورد کرده بودند .در بازجویی سمنانی عنوان کرده بوده که اهل خرمشهر هست و به خاطر اینکه شنا بلد بوده به رودخانه فرستادنش و در جواب اینکه فرمانده ات کی هست ؟ گفته بود محمد تیموری فرمانده ما بود . البته حاج محمد تیموری قبل از اینکه برای شناسایی بریم این سفارش رو به ما هم کرده بود که اگه اسیر شدید به عراقی ها بگید فرمانده ما تیموری هست
- الوارثین
- تاریخچه گردان
- ماموریت ها
- سال ۶۱
- سال ۶۲
- عملیات والفجر یک
- والفجر ۲
- والفجر چهار
- عملیات خیبر
- شهید علیرضا آقاصادقی
- شهید مسعود سلیمانی
- شهید حسین کاشانی
- شهید مصطفی حیاتی
- شهید اکبر عباسی
- شهید خرداد علیپور
- شهید مجید فراهانی
- شهید عباس حسنی
- شهید ابراهیم جداری
- شهید سید جمال شرق آزادی
- شهید تقی رمضانیان
- شهید جلال نامدار محمدی
- شهید محمد رستگار
- شهید مجید کاظمی زاده
- شهید مهدی رسولی
- شهید محمود بهرامی
- شهید علیرضا کلم فروش
- شهید حسین حاج میری
- شهید حسین رشمه ای
- شهید محمدرضا خدیور
- شهید یونسور لطفی
- سال ۶۳
- سال ۶۴
- سال ۶۵
- سال ۶۶
- سال ۶۷
- شهداء
- راویان
- موقعیت ها
- موقعیت چنانه
- موقعیت دهکده حضرت رسول
- موقعیت کوهدشت
- موقعیت حاج عمران
- موقعیت جفیر
- پاسگاه خاتمی
- موقعیت شهید موحد
- موقعیت دوکوهه
- موقعیت سد دز
- موقعیت پادگان ابوذر
- موقعیت چم امام حسن
- موقعیت مریوان (لری)
- موقعیت سرابگرم
- موقعیت جزیره امام حسن
- موقعیت الصابرین
- موقعیت زاغه
- موقعیت شهید کهن
- موقعیت لاستیک
- موقعیت شهید ضیایی
- موقعیت صف
- موقعیت شهید پوررازقی
- موقعیت کوثر
- موقعیت پل هفتی هشتی
- موقعیت زاغه خرمشهر
- موقعیت اروندکنار
- موقعیت ساختمان فاو
- موقعیت جاده خندق
- اسناد و نقشه ها
- هم سنگران
- الوارثین
- تاریخچه گردان
- ماموریت ها
- سال ۶۱
- سال ۶۲
- عملیات والفجر یک
- والفجر ۲
- والفجر چهار
- عملیات خیبر
- شهید علیرضا آقاصادقی
- شهید مسعود سلیمانی
- شهید حسین کاشانی
- شهید مصطفی حیاتی
- شهید اکبر عباسی
- شهید خرداد علیپور
- شهید مجید فراهانی
- شهید عباس حسنی
- شهید ابراهیم جداری
- شهید سید جمال شرق آزادی
- شهید تقی رمضانیان
- شهید جلال نامدار محمدی
- شهید محمد رستگار
- شهید مجید کاظمی زاده
- شهید مهدی رسولی
- شهید محمود بهرامی
- شهید علیرضا کلم فروش
- شهید حسین حاج میری
- شهید حسین رشمه ای
- شهید محمدرضا خدیور
- شهید یونسور لطفی
- سال ۶۳
- سال ۶۴
- سال ۶۵
- سال ۶۶
- سال ۶۷
- شهداء
- راویان
- موقعیت ها
- موقعیت چنانه
- موقعیت دهکده حضرت رسول
- موقعیت کوهدشت
- موقعیت حاج عمران
- موقعیت جفیر
- پاسگاه خاتمی
- موقعیت شهید موحد
- موقعیت دوکوهه
- موقعیت سد دز
- موقعیت پادگان ابوذر
- موقعیت چم امام حسن
- موقعیت مریوان (لری)
- موقعیت سرابگرم
- موقعیت جزیره امام حسن
- موقعیت الصابرین
- موقعیت زاغه
- موقعیت شهید کهن
- موقعیت لاستیک
- موقعیت شهید ضیایی
- موقعیت صف
- موقعیت شهید پوررازقی
- موقعیت کوثر
- موقعیت پل هفتی هشتی
- موقعیت زاغه خرمشهر
- موقعیت اروندکنار
- موقعیت ساختمان فاو
- موقعیت جاده خندق
- اسناد و نقشه ها
- هم سنگران
پیشنهاد الوارثین
- شب نوزدهم ماه رمضان قرار شد برای احیاء بریم دزفول
- معبری که با از پا افتادن ابوالفضل گردان تخریب باز شد
- شهید محمد خاکفیروز آدم دقیق و نکته سنجی بود
- شهید حسن خدمتی
- شهید صبر علی کلانتر
- برادرها تا اذان صبح خوابیدن برای ما نیست
- عمو یشلاق بچه های تخریب
- باز هم خندید و گفت لطف جهاد به بسیجی بودنه
- نگاهی از سر اخلاص یا بقول شهید نوریان بی شیله پیله
- هم اهل رزم بود و هم مرد عبادت و مناجات
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه