• تاریخ : پنجشنبه, ۲۷ آذر , ۱۴۰۴
  • ساعت :

    خاطرات شهداء - الوارثین گردان تخریب لشگر ده سید الشهداء علیه السلام

    شهید سید اسماعیل موسوی

    شهید سید اسماعیل موسوی

    #بچه‌های_تخریب که از اروند گذشته و مواضع و موانع دشمن رو شناسایی کرده بودند برای گذشتن از موانع دنبال راه کار می‌گشتند. یکی از موانع دشمن که باید برای گذشتن از اون تدبیر می‌کردند. #هشت_پرها بود میلگردهای دو یا سه متری که وسط اونها رو به هم جوش داده و مقابل موانع مستقرکرده بودند.این مانع […]

    مغز تحقیقاتی گردان تخریب

    مغز تحقیقاتی گردان تخریب

    سید امین صدرنژاد، مغز تحقیقاتی گردان تخریب بود. در #مقر_کرخه که به زاغه معروف بود یه سنگر و یه کانتینر تحقیقاتی داشت. در آنجا انواع تله_های انفجاری را تولید می کرد. بسیاری از مین ها را حتی بعضی از چاشنی ها را با دقت بسیار دقیق برش داده بود. و روی مکانیسم عمل آنها تحقیقات […]

    شهید سید امین صدر نژاد

    شهید سید امین صدر نژاد

    روز 19 دیماه بود و هوا کاملا روشن شده بود و رزمنده های #گردان_های_لشگر وارد 5 ضلغی شلمچه شده بودند و از پهلو مشغول پاکسازی و تسخیر #دژ_شلمچه بودند. مسیر دسترسی به خط مقدم هنوز از طریق جاده و از #معبر_لشگر_فجر بود و معبر #حضرت_زهرا(س) لشگرسیدالشهداء(ع) بازگشایی نشده بود. از سنگرهای دشمن مقابل اسکله لشگر10 […]

    شهید سید عبدالله کهندل

    شهید سید عبدالله کهندل

    سید عبدالله رو از اردوگاه قلاجه میشناسم داشتم از کنار یکی ازچادرها رد میشدم دیدم یه صدای ناله میاد . توجهم جلب شد دنبال صدا رفتم ودرب چادر رو بالا زدم دیدم یکی داخل چادر خوابیده و یک گوشی واکمن به گوششه و با لبهای بسته وبا تکان دادن دماغش از خودش صدا در میاره […]

    نقطه رهایی سید تخریبچی شهید سید مجتبی

    نقطه رهایی سید تخریبچی شهید سید مجتبی

    ما سوار لندکروزها از اردوگاه الوارثین بیرون رفتیم. توی ماشین که می رفتیم، دقت کردم دیدم یک نفر با لباس بسیجی تو جمع ما نشسته. تا حالا اون رو ندیده بودم. بیشتر دقت کردم، دیدم همه رو می شناسم به جز اون. تو همین فکر بودم، ولی خوب اطراف را هم نگاه می کردم. به […]

    الان که بیکاریم یک عبادتی از مفاتیح پیدا کنیم

    الان که بیکاریم یک عبادتی از مفاتیح پیدا کنیم

    با شهید سید عباس میر نوری در اطراف شهر ماووت عراق بودیم (زمستان ۶۶). صحبت شد. الان که بیکاریم یک عبادتی از مفاتیح پیدا کنیم و انجام دهیم . سید عباس نماز حضرت زهراء سلام الله علیها را انتخاب کرد که دررکعت اول صد بار سوره قدر و رکعت دوم صد بارسوره توحید داشت را […]

    شهید سید عباس میر نوری

    شهید سید عباس میر نوری

    دانش آموز هنرستان شبانه روزی کشاورزی در کرج بود خانواده ش در ورامین زندگی میکردند در ایام تحصیل چند هفته یکبار میرفت ورامین وقتی رفت آموزش و بعد اعزام شد جبهه به خانواده خبر نداده بود فقط خواهرش می دونست اومده جبهه همیشه تمبر و پاکت نامه معمولی داشت و با اونها به خانواده نامه […]

    اینگونه شهید سید جمال الدین شرق آزادی روضه خون امام حسین به اربابش اقتدا کرد

    اینگونه شهید سید جمال الدین شرق آزادی روضه خون امام حسین به اربابش اقتدا کرد

    عملیات خیبر آغاز شده بود و بچه های تخریب به گردان ها مامور شده بودند و سید جمال نامش توی لیست نبود. سیدسراغ شهید نوریان فرمانده تخریب رفت و به او التماس کرد. که برادر عبدالله به من قول دادی که من رو عملیات بفرستی. شهید نوریان هم وقتی اصرار سید رو دید برای اینکه […]

    یکی ازاعیاد و اشرف اعیاد عید غدیر خم است

    یکی ازاعیاد و اشرف اعیاد عید غدیر خم است

    ازقدیم هم رسم و سنت بود که سادات و فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله سعی میکردند سیادت خود را با استفاده از  نمادهای سیادت اعم از کلاه سبز، پیراهن سبز، شال سبز و…..آشکارسازند. اما امروزه این سنت میرود مثل باقی سنتهای فراموش شده به ورطه فراموشی سپرده شود. ازجمله کسانیکه سعی میکردند […]

    پشت میدان مین

    پشت میدان مین

    عملیات لو رفته بود و هر چه تلاش میکردیم با بی سیم با عقب تماس برقرار کنیم نمیشد. من و شهید مقدم و یکی از بچه های اطلاعات عملیات و فرمانده گردان و یکی از مسوولین گروهان و برادر جعفری از  بچه های تخریب که بی سیم روی کولش بود برای مشورت دور هم جمع […]

    تخریبچی هایی که شهید نشدند

    تخریبچی هایی که شهید نشدند

    امروز دهمین روز از ماه شهریور است سی و یک سال قبل در چنین روزی عملیات کربلای 2 توسط رزمندگان اسلام در منطقه حاج عمران انجام شد. در روز عید سعید قربان یاد همه فرزندان خمینی عزیز را که در منای عشق به شهادت رسیدند گرامی میداریم.   شب عملیات کربلای 2 دو تیم از […]

    اعزام برای عملیات کربلای 2

    اعزام برای عملیات کربلای 2

    روز یکشنبه 9 شهریور 65 از صبح تا ظهر اجازه دادند که در اختیار خودمون باشیم و اجازه دادند هر کس میخواهد داخل  شه نقده برود آزاد است. من هم با حسن راه افتادیم که چرخی توی شهر بزنیم . هم وطنان آذری زبان شهر نقده داشتند تکایا و حسینیه هاشون رو برپا میکردند. بوی […]

    برو بالا