شب دهم تیرماه عمليات کربلای یک، اونشب من با شهید امیر تابش و دونفر از بچه های تخریب برای پاکسازی ...

قبل از سحر 16 مهرماه 94 بود که تلفنم زنگ خورد. با دلهره از خواب بیدار شدم .. خدایا کیه ...

زمستان سال ۶۶(اسفند ماه) بود . برف مقر شهید ضیایی را سفیدپوش کرده بود. نیمه های شب به منظور قضای ...

ابوالفضل دهقان روز یازدهم فروردین سال 67 در اطراف دریاچه دربندیخان عراق با بمب شیمیایی دشمن مصدوم شد همه ی ...

تا وقتی توی گردان تخریب بودم هرجایی شهید نوریان میرفت من هم همراهش بودم .اکثر اوقات من پشت فرمون مینشستم. ...

طرح به آتش کشیدن رودخانه کارون توسط برادر تیموری به اجرا در آمد. برای این کار از پالایشگاه اهواز درخواست ...

  در تصویر بالا صف دوم اولین نفر سمت چپ حاج آقا نوری نشسته. تخریبچی قدیمی که از روزهای اول ...

شهید آقا سید مهدی ارادتمند اهل بیت علیهم السلام بود از جبهه که برگشتیم تقریبا به فاصله چند سالی همه ...

ای ساربان آهسته رو...... حکایتی رو از مرحوم حاج بخشی شنیدم ایشون میگفت به من ماموریت دادند که برای استفاده ...

فرمانده ای داشتیم به نام شهید حاج عبدالله نوریان. ایشان خیلی مواظب من بود. بعضی از وقت‌ها که من با ...

معمولا محرم ها جبهه تعطیل بود حد اقل برای رزمنده های تهرون. توی جبهه محرم ها بند نمیشدند محرم سال ...

یکی از شور هایی که ما در گردان تخریب لشگر 10 درسینه زنی هامون میدادیم و شهید تابش اوستای اجرای ...