کد خبر:13401
پ
alvaresin 0003

خاطره ای از کربلای۴

امروز روز ۴ دیماه برابر با سالگرد عملیات کربلای ۴ بود….البته لشگر ده سیدالشهداء علیه السلام به علت مشکلاتی که در ادامه عملیات بوجود آمد وارد عملیات نشد و این آمادگی برای عملیات درکربلای ۵ به کار گرفته شد…فقط شهید عیسی کره ای از بچه های اطلاعات در روز ۴ دیماه در مقابل مقر اطلاعات […]

امروز روز ۴ دیماه برابر با سالگرد عملیات کربلای ۴ بود….البته لشگر ده سیدالشهداء علیه السلام به علت مشکلاتی که در ادامه عملیات بوجود آمد وارد عملیات نشد و این آمادگی برای عملیات درکربلای ۵ به کار گرفته شد…فقط شهید عیسی کره ای از بچه های اطلاعات در روز ۴ دیماه در مقابل مقر اطلاعات وعملیات لشگرده در نزدیکی مسجد جامع خرمشهر بر اثر اصابت توپ به شهادت رسید…روحش شاد
۱۹:۳۲
خاطره ای از کربلای۴
نتظر بودیم بمباران هواپیماها تموم بشه و به عقب برگردیم که شنیدم نوجوان غواصی داشت برای بقیه تعریف میکرد: داخل جزیره ام الرصاص که شدیم دشمن آمادگی کامل برای درگیری با ما داشت… افراد قوی هیکل دشمن دنبال ماها میکردند… حتی جایی رسیدیم که دیدم یکی از اونها روی یکی از غواص ها افتاده بود و میخواست چشم هاش رو در بیاره که من با گلوله زدمش…. روایت این غواص از نیروهای دشمن داخل جزیره ام الرصاص برای من قابل لمس بود چون سال گذشته که ما هم به جزیره ام الرصاص حمله کردیم موقع درگیری توی کانال این آدم های قوی هیکل رو دیده بودم که وقتی به سمت ما میومدند تمام عرض کانال رو هیکلشون پرمیکرد.(جعفرطهماسبی)
۱۹:۳۷
روایت حاج فضلی از عملیات کربلای ۴…حتما بخوانید….برای اولین بار الوارثین منتشرکرد…..شب عملیات کربلای۴ ما در حوالی مسجد جامع خرمشهر در عقبه‌ی اصلی لشکر بودیم. و یک تیپ به‌علاوه هم آورده بودیم پای کار. ماموریت ما درکربلای۴ عبور از خط لشکر ۴۱ ثارالله و ورود به شهر ابوالخصیب و حرکت به سمت بصره بود جا دارد درود و سلام بفرستم به روح همه‌ی شهدای لشکر به‌ خصوص شهید گران‌قدرمان شهید سردار یدالله کلهر ( ره) و یادی کنم از شهید بزرگوار شهید میرحسینی جانشین لشگر ۴۱ ثارالله. این دو عزیز وظیفه هماهنگی عملیات دو لشگر رو داشتند جلسات متعدد و خوبی برگزار شده بود. قرارگاه تاکتیکی موقت لشگر در ساختمانی در نزدیکی مسجد جامع خرمشهر بود. گردان‌ها هم هر یک در خیابان‌های اطراف مسجد مستقر شدند و گردان حضرت علی‌اصغر علیه السلام در مسجد جامع خرمشهر مستقر شد.
البته هیچ‌یک از یگان‌ها اجازه‌ی تردد در محوطه را نداشتند رعایت اختفاء الزامی بود پشت بازار سیف و صفا در ساحل رودخانه‌ی کارون عقبه‌ی یگان دریایی لشکر قرار داشت و در آن‌جا تعداد زیادی از قایق‌های لشکر مستقر شدند که در صورت نیاز نیروها را از کارون تا دهانه‌ی اروند و تا ساحل بعد از جزیره‌ی ام‌الرصاص جابجا کنند. فکر کنم چیزی نزدیک به ۱۶ کیلومتر مسیر را باید با قایق طی می‌کردیم و ناگزیر باید این عقبه انتخاب می‌ شد.به هر یگان بخشی از منطقه به ‌عنوان عقبه‌ی واگذار شده بود. آن‌هایی که می‌بایست در ساعات اولیه به خط می‌زدند، سواحل روبروی جزیره‌ی ام‌الرصاص، و آن‌هایی که پشتیبان بودند، از سواحل رودخانه‌ی کارون استفاده می‌کردند. ما از سواحل رودخانه‌ی کارون و حوالی مسجد جامع خرمشهر بهره می‌بردیم. عقبه‌ی اصلی لشکر برای پشتیبانی و تامین نیرو در کنار رودخانه‌ی کارون بود. و بخش دیگری که باید در مقابل هدف‌مان پشتیبانی می‌کردیم، یعنی بنه‌ی رزمی را در کنار پاسگاه خَیِّن و نهر خَیِّن و بعد از انتهای بندر خرمشهر مستقر کردیم.همه‌ی عوامل و شرایط فراهم برای یک عملیات بزرگ بود . همه‌ی گردان‌ها پای کار بودند. غروب قبل از عملیات در مسجد جامع خرمشهر آخرین توضیحات را در رابطه با عبور از رودخانه اروند و طرز برخورد با مردم شهر ابوالخصیب را برای رزمندگان دادیم . به قرارگاه تاکتیکی لشکر آمدیم و با فرماندهان آخرین هماهنگی ها انجام شد و همه آماده بودیم برای انجام عملیات.
حوالی ساعت ۱۲ شب بود که عملیات آغاز شد. لشگر ما تحت امر قرارگاه قدس سپاه بود.با بی‌سیمی که از قرارگاه قدس در اختیار داشتیم در جریان روند عملیات بودیم . حوالی ساعت ۱ نیمه ‌شب بود که مطلع شدیم مشکلاتی در روند عملیات پیدا شده ….نگرانی ما از این بود که تمام نیروهای خودی، موفق به پیش‌روی نشده باشند. خبر می آمد که دشمن شدیدا مقاومت میکند و آتش پر حجمی را هم به روی نیروهای ما می‌ریزد. قرار بود که نیروهای لشگرده سیدالشهداء علیه السلام ساعت ۳ نیمه شب حرکت کنند. بنابراین از ساعت ۳ نیمه شب به بعد برای ما می‌بایست آمادگی ایجاد می‌شد. و ما از قبل این‌کار را انجام داده بودیم. لذا نزدیک ساعت ۱ نیمه شب بود که این نگرانی حاصل شد که احتمالاً پیش‌روی با مشکلاتی مواجه شده و رزمندگان اسلام قادر به تصرف همه‌ی اهداف‌شان نشدند. بعضی‌ از یگانها پیش‌روی کرده بودند وبه اهداف رسیده بودند، و بعضی هم هیچ‌گونه پیش‌روی نداشتند. دشمن سخت در حال مقاومت بود. از زمین و هوا منور بود که در آسمان روشن میشد هواپیماهای دشمن هم با منورهای خوشه ای آسمان منطقه درگیری را مثل روز روشن کرده بودند. ما تصور نمیکردیم که در شب هم دشمن با هواپیما ساحل وعقبه ما را بمباران کند . ساعات سختی بود و علی الظاهر کارها خوب پیش نمی‌رفت به نظرم رسید که بهتر است یکی از ما دوتا یعنی بنده یا سردار شهید یدالله کلهر به قرارگاه قدس برویم و آخرین وضعیت را جویا شویم. طبق برنامه‌ی قبلی، می‌بایست بچه‌ها را زودتر حرکت میدادیم تا ساعت ۳ نیمه شب سوار بر قایق‌ها می‌شدند و تا مسیری که پیش‌بینی کرده بودیم می‌رفتند و از خط ۴۱ ثارالله عبور می‌کردند و در ادامه‌ی کار آن‌ها، ما تک‌مان را شروع می‌کردیم. طبق طرح مانور بایستی لشگرده سیدالشهداءعلیه السلام ساعت ۵ صبح با دشمن درگیر می‌شد. شهید یدالله کلهر (ره) قرار شد به قرارگاه قدس برود.فرمانده قرارگاه قدس سردار جعفری بود ….من دوازده روز بود که به حمام دسترسی نداشتم. سرم به‌ خاطر گرد و خاک خط و رفت و آمد، فوق‌العاده کثیف شده بود. دوستان کتری آب جوش پیدا کردند و همان جا جلوی در قرارگاه تاکتیکی سر وصورتم را شستم و با این کار، کمی آرامش گرفتم. ساعت ۳ نیمه شب بود که شهید کلهر اطلاع دادند که عملیات به مشکل خورده و بعضی از یگان‌ها به اهداف‌شان نرسیده‌اند. و تدبیر فرماندهی بر عقب‌نشینی است. به محض این خبر ما خیلی سریع برادرها را دور هم جمع کردیم و یک شورای اضطراری گذاشتیم.
۱۹:۳۷
شهید کلهر و شهید میررضی و سردار پروین، سردار نوجوان و کلیه‌ی فرماندهان گردان‌ها سردار سوهانی، آقای خلیلی، شهید عراقی، شهید کیان‌پور و سایر برادران که مسؤول بودند در آن ساعت در دسترس بودند. همه را دعوت برای مشورت کردیم.نتیجه‌ی مشورت این شد که حالا که قراره نیروها به عقب منتقل شوند اگر بخواهیم معطل ماشین شویم تا از عقبه لشکر به ما برسد خیلی طول می‌کشد و احتمال دارد حجم آتش دشمن سنگین‌تر گردد و تلفاتی را به یگان ما وارد کند پس بهتر است از مسیرهایی که تقریباً امنیت بیشتری دارد به گردان‌ها بگوییم که نیروهاشون را پیاده حرکت دهند و با سرعت منطقه درگیری را تخلیه کنند تا خودرو برسد. فرمانده گردان‌ها سریع توجیه شدند و نیروهایشان را که آماده برای عملیات بودند برای خارج شدن از منطقه درگیری هدایت کردند رزمنده های لشکر می‌بایست مسیر ۱۴ کیلومتری را طی میکردند تا به مکان کم خطر وامنی برسند .. جمعیتی قریب به سه هزار نفر که در اطراف مسجد جامع خرمشهر برای انجام عملیات گسترش پیدا کرده بودند به ستون یک و هر نفر با سه متر فاصله عقب‌روی را شروع کردند.ساعت ۵ صبح بود که تعدادی از خودروهای ما رسید و بخشی از اموال و امکانات که باقی مانده بود به عقب منتقل شد. تقریبا تا ساعت ۷ صبح همه‌ی گردان ها و واحدهای لشگر به عقبه ما در پل‌های ۷ و ۸ دهنه‌ی زیر جاده‌ی خرمشهر رسیدند. لذا به لطف خدا، ما در عملیات کربلای ۴ تلفات و خسارتی را نداشتیم
کلیدواژه : کربلای 4
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید