- الوارثین
- تاریخچه گردان
- کلام امام و رهبری
- عملیات ها و ماموریت ها
- سال ۶۱
- سال ۶۲
- عملیات والفجر یک
- والفجر ۲
- عملیات خیبر
- شهید علیرضا آقاصادقی
- شهید مسعود سلیمانی
- شهید حسین کاشانی
- شهید مصطفی حیاتی
- شهید اکبر عباسی
- شهید خرداد علیپور
- شهید مجید فراهانی
- شهید عباس حسنی
- شهید ابراهیم جداری
- شهید سید جمال شرق آزادی
- شهید تقی رمضانیان
- شهید جلال نامدار محمدی
- شهید محمد رستگار
- شهید مجید کاظمی زاده
- شهید مهدی رسولی
- شهید محمود بهرامی
- شهید علیرضا کلم فروش
- شهید حسین حاج میری
- شهید حسین رشمه ای
- شهید محمدرضا خدیور
- شهید یونسور لطفی
- سال ۶۳
- سال ۶۴
- سال ۶۵
- سال ۶۶
- سال ۶۷
- هم سنگران
- ارسال خاطرات
- الوارثین
- تاریخچه گردان
- کلام امام و رهبری
- عملیات ها و ماموریت ها
- سال ۶۱
- سال ۶۲
- عملیات والفجر یک
- والفجر ۲
- عملیات خیبر
- شهید علیرضا آقاصادقی
- شهید مسعود سلیمانی
- شهید حسین کاشانی
- شهید مصطفی حیاتی
- شهید اکبر عباسی
- شهید خرداد علیپور
- شهید مجید فراهانی
- شهید عباس حسنی
- شهید ابراهیم جداری
- شهید سید جمال شرق آزادی
- شهید تقی رمضانیان
- شهید جلال نامدار محمدی
- شهید محمد رستگار
- شهید مجید کاظمی زاده
- شهید مهدی رسولی
- شهید محمود بهرامی
- شهید علیرضا کلم فروش
- شهید حسین حاج میری
- شهید حسین رشمه ای
- شهید محمدرضا خدیور
- شهید یونسور لطفی
- سال ۶۳
- سال ۶۴
- سال ۶۵
- سال ۶۶
- سال ۶۷
- هم سنگران
- ارسال خاطرات
پیشنهاد الوارثین
- در قلعه ی خیبر رو کی کنده؟
- معبر قسمت شهید آقا سید مهدی اعتصامی شد
- فرمانده ی محبوب شهید حاج محسن دین شعاری
- دشمن به فکه حمله کرد ، مقر الوارثین در خطر است
- میگفت: میخوام با پارچه چتر منورها برای دخترم چارقد درست کنم
- اودیشب نام شهدای فردا را به یکی از دوستانش گفته بود
- آقا سید مهدی به جمع یاران شهیدش پیوست
- شنیدم که آقا سید میگفت: امیدم رفت..مسئول محورم رفت
- سلام بر بدنهایی که پاره پاره شد
- ماموریت شناسایی پل جزیره شلحه
وصیت نامه شهداء
گزیده ای از وصیت نامه شهید محمود شیرمحمدی
امت اسلام امروز در دو جبهه می جنگد که با عنایت خداوند در هر دو جبهه پیروز بوده و هست ...
خاطرات شهداء
میگفت: میخوام با پارچه چتر منورها برای دخترم چارقد درست کنم
دعوا وسط میدون مین برای چی؟ برای چتر منور منطقه عملیات سیدالشهداء(ع) ، فکه اوایل خرداد 65 اولین نیروهایی که بعد از عقب نشینی دشمن از منطقه فکه وارد منطقه ...
اودیشب نام شهدای فردا را به یکی از دوستانش گفته بود
حاج اقا با عمامه جلوی گردان ایستاده بود و بچه ها را از زیر قرآن رد می کرد. اودیشب نام شهدای فردا را به یکی از دوستانش گفته بود. درمراسم ...
شهادت با زبان روزه
آقا سید مهدی به جمع یاران شهیدش پیوست
خبرخیلی زود رسید سید مهدی هم آسمانی شد البته حق سید مهدی شهادت بود سید مهدی بعد از جنگ اسلحه رو زمین نگذاشت اون دنبال چرب و شیرین دنیا نرفت ...
شنیدم که آقا سید میگفت: امیدم رفت..مسئول محورم رفت
شهید سید محمد با عجله اومد و گفت سوار شوید بریم خط وضع خط خیلی آشفته است دشمن داره شبانه پاتک میکنه و داره زمین وزمان رو به هم میدوزه ...
سلام بر بدنهایی که پاره پاره شد
دشمن برای بازپس گیری فاو یک لحظه آروم و قرار نداشت.نگه داشتن خط پدافندی در فشارهای پی در پی دشمن ، دست کمی از عملیات نداشت.و تخریب لشگر10 سیدالشهداء(ع) برای ...
ماموریت شناسایی پل جزیره شلحه
بهمن ماه سال 1365 بود .. گردان های لشگر10 در حاشیه اروند و اطراف جزیره شلحه با دشمن درگیر بودند. برای ورد به جزیره شلحه باید از پلی رد میشدی ...
دست نوشه شهید اربابیان از ماموریت بچه های تخریب لشگر ۱۰
دست نوشه سردارشهید حاج ناصر اربابیان از ماموریت بچه های تخریب لشگر 10 قبل از عملیات والفجر8 رودخانه کارون 4دیماه 64 ام النوشه موشک جاده زنی تخریبچیان ...
روز عاشورای مجنون
فقط خدا میداند به حاج کاظم چه گذشت
نماز صبح روز 18 اسفند 62 رو خوندیم هنوز پاتک دشمن شروع نشده بود . تک وتوک خمپاره و توپی زوزه کشان میومد و کنار ما توی آب هور میخورد ...
آخرین محرم
فرمانده لشکر ده سید الشهدا شهید رستگار
بعد از عملیات خیبر و شهادت همرزمانش خیلی دلشکسته شده بود و همه اش دنبال بهانه بود که جایی خلوت کنه و زانو بغل بگیره ودر فراغشون گریه کنه.. حاجی ...
روزی که حاج کاظم گریست
بچه های تیپ سیدالشهداء علیه السلام دو تا تانک در جزیره مجنون داخل دهکده که نقطه درگیری تیپ بود غنیمت گرفتند. شهید حاج کاظم رستگاربه ما ماموریت داد که بریم ...
علمداران لشگر۱۰سیدالشهداء(ع) در راه قدس
21 خرداد ماه 61 جمعی از رزمندگان تیپ محمد رسول الله عازم نبرد با رژیم صهیونیستی شدند که علمداران لشگر10 سیدالشهداء علیه السلام، شهیدان حاج علیرضا موحد دانش-شهید حاج کاظم ...
حاجی گفت : من همه موانع رو برای شهادت سعی کردم از جلوم بردارم
بهمن ماه بود و بارون به شدت میبارید اون هم بارون های خوزستان. با حاج عبدالله با هم بودیم. دیدم از سنگر بیرون اومد و رفت زیر بارون و دست ...
فرمانده تخریب و مهندسی رزمی لشگر10
خاطره ای از آخرین روزهای سردار شهید حاج عبدالله نوریان
از مکه که اومد حالش خیلی تغییر کرده بود حالا دیگه برادر عبدالله ، حاج عبدالله شده بود لطافت روحی اش به اوج رسیده بود. اوقات فراغتش رو بیشتر صرف ...
شهید حاج عبدالله نوریان
روزی که فرمانده از فوتبال بازی توبه کرد
گردان تخریب از سومار اومد به سمت جنوب. نیمه دوم سال 61 بود . محل استقرار خاصی در جنوب نداشتیم . مقر شهید کهن (الوارثین) هنوز وجود نداشت . وارد ...
تابستان سال 1364بعدازعملیات عاشورای 3
زیارت امام رضا(ع) با اعمال شاقّه
روزهایی که باشهدامیرفتیم پابوس امام هشتم سال های دفاع مقدس بعدازهر عملیات به پابوس امام رضا(ع)میرفتیم ? تابستان سال 1364بعدازعملیات عاشورای 3 با دودستگاه اتوبوس عازم مشهدشدیم از تهران یک ...
مصطفی همیشه لباس خاکی میپوشید
مصطفی…. تو سپاهی هستی و ما نمیدونیم
یکسالی بود که پاسدار رسمی شده بود و کسی نمیدونست چون مصطفی همیشه لباس خاکی میپوشید یکی از دوستان نقل میکرد. پائیز سال 63 در پادگان ابوذر بودیم پیراهنم رو ...
اخبار هیئت الوارثین
جنگی که بود؛ راهی که هست
مداحان در دوران دفاع مقدس فرماندهان در سایه بودند
جبهه را بدون محرم و عاشورا تصور کنید و اینکه کسی در آن فضا، ذکر سیدالشهداء (ع) نگوید و مداحان ...
چند رسانه ای
- صوتی تصویری
تصاویر قبل از عملیات کربلای ۸
- صوتی تصویری
آلبوم تصاویر شهید سید مرتضی مساوات
- صوتی تصویری
تصاویر جشن میلاد امام حسن علیه السلام
- صوتی تصویری
تصاویر تابستان ۶۶ پادگان امام علی(ع) سنندج
- صوتی تصویری
تصاویر سال تحویل سال ۱۳۶۵
- صوتی تصویری
مجموعه تصاویر از روز های سخت عملیات بدر
- صوتی تصویری
غوغا در هور
- صوتی تصویری
بازگشت پیروزمندانه از عملیات کربلای پنج
پشت خاکریز
نزدیک محرم توی جبهه غوغا بود
ماه محرم توی جبهه ها چه خبر بود
نزدیک محرم توی جبهه غوغا بود و همه خودشون رو آماده برای عزاداری ابا عبدالله الحسین(ع) میکردند.اصلا جبهه رو سینه ...
از زبان شهداء بخوانید
سید حسابی دل ها رو خالی کرد
یاد امام عزیزمون بخیر اونی که از هزاران کیلومتر فاصله با جبهه قلبهای رزمندگان رو تسخیر کرده بود. یادش بخیر شب قبل ازکربلای 5 برای تیمهای غواصی و بچه هایی ...
مدد الهی به روایت شهید حاج عبدالله نوریان
ساعت ده ونیم شب تا یازدهصبح به همراه نيروها راه رفتم، به جایی رسیدیم و دستور توقف دادند. از خستگی با تجهیزات خوابم برد؛ اما یکدفعه با صدای انفجار از ...
سردار شهید حاج قاسم اصغری
روزی که حاج قاسم تانک رو منفجر کرد
یکی از اعجوبه های تخریب شهید غلامرضا زعفری بود و عشقش زدن معبر تعجیلی بود. وقتی هم از خاطراتش تعریف میکرد اونقدر خوش سخن بود که نمیفهمیدی زمان چگونه میگذره ...
یادداشت ها و درد دل ها
حاج حسن عاشق شهادت بود
بعد از سی و دوسال ، حاج حسن هنوز بوی جبهه میداد
سی و دوسال از جنگ گذشته بود اما حاج حسن هنوز بوی جبهه میداد. دو سه روز است که جانباز ...