کد خبر:13826
پ
alvaresin-0101

حماسه سازان سه روزه تیپ حضرت عبدالعظیم(ع) بعد از ۳۳ سال از راه میرسند

روح ملکوتی شهید قربان ناظری را درفردای شهادت ۱۸ ساله مدینه حضرت زهرا سلام الله علیها ملائکه از جزیره مجنون با خود بردند و بعد از ۳۳ سال بعد در روزی که همه به یاد ۱۸ ساله کربلا علی اکبر علیه السلام هستند جسمش بر روی دستان مردم شهرری تا خانه ابدیش گلزار شهدای تهران […]

روح ملکوتی شهید قربان ناظری را درفردای شهادت ۱۸ ساله مدینه حضرت زهرا سلام الله علیها ملائکه از جزیره مجنون با خود بردند و بعد از ۳۳ سال بعد در روزی که همه به یاد ۱۸ ساله کربلا علی اکبر علیه السلام هستند جسمش بر روی دستان مردم شهرری تا خانه ابدیش گلزار شهدای تهران بدرقه شد…
شهید قربان ناظری سند ایستادگی سه روزه رزمندگان تیپ حضرت عبدالعظیم علیه السلام شهرری در مقابل دشمن تا بن دندان مسلح بود. ۷۲ ساعت ایستادگی مردانه مقابل دشمن در روزهای ۱۶ و ۱۷ و۱۸ اسفندماه ۱۳۶۲٫
اون روزها مصادف با ۲ و۳ و۴ جمادی الثانی بود روز ۱۷ اسفند سال ۶۲ روز شهادت فاطمه مظلومه سلام الله علیها بود و جنگ فاطمی در جزیره مجنون در گرفت.فرمان امام بود که به هر قیمتی شده جزایر باید حفظ شود.
روی جاده پر از تانک بود. نیروهای پیاده دشمن در پناه تانک‌ها به سمت ما شلیک می‌کردند. از سمت ما نه آتش پشتیبانی بود و نه سلاح سنگین و فقط حماسه بود و حماسه بود و حماسه. باقی مانده رزمندگان تیپ سیدالشهداء(ع) و حضرت عبدالعظیم (ع) در مقابل ستونی از تانک.
در لابلای اسناد دفاع مقدس حکایت اون سه روز را میخوانیم :
در کتاب تنبیه متجاوز جلد ۳ صفحه ۹۱ اومده:”بعد از ظهر ۱۴ اسفند ۱۳۶۲ مسئولان بیت امام به قرارگاه اطلاع دادند که فرمانده سپاه به تهران باز گردد، همچنین گفته شد امام فرموده اند: «جزایر حتماً باید نگه داشته شوند، هر طور که شده.»
این دستور، تحولی اساسی در سرنوشت عملیات ایجاد کرده و سپاه این بار هر آنچه را که در اختیار داشت، از فرماندهان گرفته تا باقیمانده سازمان یگان ها را وارد صحنه کرد. از لحاظ روحیه و استقامت نیز توان سپاه دو چندان شد و همه، حفظ هدفی را که امام تعیین کرده بود، به بهای خون و جان خود در دستور کار قرار دادند.
فرمانده سپاه در این باره گفت: «از جزیره بیرون نمی رویم حتی اگر سازمان سپاه از بین برود.»
برادر شمخانی، قائم مقام فرمانده کل سپاه نیز به فرماندهان لشکرهای ۲۷ حضرت رسول (ص) و عاشورا گفت: «بروید جزایر را حفظ کنید، این دستور امام است و من خودم می آیم آرپی جی می زنم. به هر حال احتمال پاتک به جزایر زیاد است.”
علاوه بر این، برادران محمد باقری، غلامعلی رشید و حسن دانایی به جزیره رفتند، مرخصی بسیجی ها لغو شد و به طور کلی، تمام فرماندهان سپاه به جز آقای محسن رضایی و در برخی مواقع آقای شمخانی، به داخل جزیره رفتند تا با هم فکری یکدیگر راه های حفظ جزایر را مشخص کنند.
مطابق پیش بینی امام و فرماندهان، پس از چند روز، در ۱۶ اسفند ۱۳۶۲، عراق با اجرای آتش سنگین، بمباران وسیع هوایی و استفاده از هلیکوپتر، تانک و نیروهای پیاده پاتک سنگینی را علیه جزایر جنوبی آغاز کرد. بیت امام که مرتب اوضاع جبهه را پیگیری می کرد، با آگاهی از شروع پاتک عراق به جزایر، با قرارگاه تماس گرفته و حجت الاسلام حاج احمد آقا خمینی از فرمانده سپاه وضعیت را جویا شد. آقای رضایی در پاسخ گفت: «از لحاظ مهمات خیلی در مضیقه هستیم. الحمدالله وضع خوب است، ولی عراق با تمام قوا حمله می کند.»
حمله عراق در آن روز بدون نتیجه پایان یافت. اما دشمن در صبح روز ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ بار دیگر حمله خود را آغاز کرد. این بار، حمله دشمن با استفاده از ابراز و تسلیحات، شدیدتر و وسیع تر بود. در مقابل، وضع جبهه خودی بسیار حاد و مهمترین مسئله، کمبود نیروی و مهمات بود. در حالی که به شدت به مهمات نیاز بود، سرهنگ موسوی قویدل یکی از فرماندهان ارتش اعلام کرد: «در کل، ۱۳۰۰ عدد گلوله ۱۳۰ میلی متری در اختیار داریم.»
همچنین، آقای غلامعلی رشید از داخل جزیره پیام داد که اگر نیروهای حاج همت (لشکر حضرت رسول (ص)) نرسند، احتمال سقوط خط این لشکر زیاد است. عراقی ها نیز از جنگ روانی استفاده کرده و به نیروهای ایرانی اعلام کردند، اگر جزایر را خالی نکنند، آنجا را به موشک بسته و به شدت بمباران می کنند. در این روز، دفتر امام به طور مستمر در تماس با قرارگاه، تحولات جنگ را پیگیری می کرد.
روز ۱۸ اسفند ۱۳۶۲، عراق بار دیگر حمله خود را با شدت هر چه تمام تر آغاز کرد و سپاه و بسیج با آنچه در دست داشتند، پایداری و استقامت کرده و مانع از پیشروی دشمن شدند. شرایط و مقدورات بسیار سخت و محدود بود. ضمن آن که دشمن از سلاح های شیمیایی نیز استفاده کرد.
۱۸:۱۵
برادر غلامعلی رشید از جزیره به قرارگاه آمد و درباره منطقه گفت: «وضع خط خراب است، در محور تیپ سیدالشهدا دشمن رخنه کرده و هر شب دارد پیش می آید. (عراق) دائماً نیرو می آورد و شدت عمل به خرج می دهد. نیروهای (ما) در خط خسته شده اند. آتش (دشمن) به شدت زیاد است.جاده، آب، غذا و نیرو کم است. پلیت و الوار برای ساختن سنگر، نیست و لودر و بلدوزر برای احداث خاکریز وجود ندارد. نیروها در خط ، آرپی جی و کلاشینکف دارند و از ادوات استفاده می کنند. از شدت حمله دشمن، بچه ها دیگر قادر نیستند فکر کنند. این جزیره طلسم شده و ما هر کاری می کنیم با مشکل مواجه می شویم.»
در این حال، آقای انصاری از بیت امام در تماس با قرارگاه وضعیت را جویا شد. شهید حجت الاسلام محلاتی، نماینده امام در سپاه به وی گفت: «به امام بگویید، شب جمعه است، دعا بفرمایند.»
روز ۱۹ اسفند ۱۳۶۲، عراق باز هم حملات خود را از سر گرفت. اما این بار هم رزمندگان اسلام با گوشت و پوست و دادن خون خود، ماشین جنگی ارتش بعثی را متوقف کردند. شهادت فرماندهانی چون حاج همت، یاغچیان، حمیدباکری و اکبر زجاجی، بهایی بود که برای حفظ جزایر پرداخته شد. در این ۳ روز، اوج حماسه و استقامت و شهادت طلبی سپاهیان و بسیجیان به نمایش گذاشته شد. جزیره سمبل پایداری و استفامت شده بود.”
بدین ترتیب، حمله ۷۲ ساعته عراق ناکام ماند و سرانجام، در پی فرمان امام، جزیره حفظ شد.و حماسه سه روزه رزمندگان تیپ حضرت عبدالعظیم (ع) در دفع چندین پاتک سنگین سپاه سوم عراق رقم خورد. اما از شهرری خبر می‌رسید که هر روز صبح ده‌ها شهید از مقابل مسجد فیروزآبادی روی دست مردم تشییع می‌شود. دفاع جانانه بچه های یک محله با دشمن محله رو پرکرده بود از حجله و تعداد زیادی از بدن‌های مطهر شهدای شهر ما در جزیره مجنون سالها برجای ماند
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید