شهر مهران آزاد شده بود و با دوستان قرار گذاشتیم به شکرانه این پیروزی جشن بگیریم. سنگر بچه های تخریب لشگر 10 زیر پل جاده مهران بود. صبح روز شانزدهم تیرماه با ماشین وانت گردان رفتیم تدارکات لشگر. بنه تدارکات رو به جهت در امان ماندن از بمباران و آتش دشمن داخل یه کانال مستقر […]
بالاخره ماموریت جدید به ما ابلاغ شد و شهید آقا سید محمد زینال حسینی هم که در جریان عملیات تپه دو قلو از شب قبل بچه های تخریب رو هدایت میکرد در کنار ما قرار گرفت. شهید سید محمد همزمان هم جانشین تیپ کربلا بود و هم فرماندهی گردان تخریب را به عهده داشت بعد […]
قبل از عملیات بدر بود که رفتیم مرخصی. چند روز اول مرخصی هم به رسم بچه های تخریب قبل از رفتن به خونه رفتیم به خانواده های شهدای گردان سرزدیم. چند روزی تهران موندیم و بعد دست جمعی برگشتیم. با شهید مصطفی مبینی و شهید رسول فیروزبخت و شهید اقا سید محمد زینال حسینی و […]
تحویل سال 65 مصادف بود با روز ولادت جواد الائمه علیه السلام و شب عید مراسم جشن ولادت برگزار شد. همه ی بچه های تخریب حضور داشتند. هنوز توی آماده باش بویم و مرخصی به کسی نمیدادند. و تقریبا اون بچه هایی که توی عملیات والفجر هشت مجروح شده بودند خودشون رو به گردان رسونده […]
تازه به گردان تخریب اومده بودم و متاسفانه به عملیات نصر 4 نرسیدم بعد از چند روز از پادگان امام علی سنندج که عقبه _گردان_تخریب بود به مقر عملیاتی اومدیم همون شب اول اقا جعفر مداحی کرد و خبر شهادت اقا سید محمد فرمانده گردان تخریب رو داد به هر حال بعد از چند روز […]
سید بعد از توجیه بچه های غواص .یک نفس عمیقی کشید و سینه اش را صاف کرد و گفت: برادرها ایام فاطمیه است . ایام شهادت مادر ما فاطمه(س) است. و با التماس به مادرش حضرت زهراء سلام الله علیها ادامه داد. مادر جون دست ما را بگیر. ما برای یاری دین خدا قدم توی […]
حضور بزرگترها و محاسن سفیدها میون نوجوان های و جوان های تخریبچی نعمتی بود درسته سن وسالی ازشون گذشته بود اما دل جوونی داشتند و سعی میکردند جوونها رو مثل یک پدر دلسوز راهنمایی کنند و بودن در کنار این رزمنده های جا افتاده خلا عاطفی دوری از خانواده رو برای ما جوون ترها پر […]
بعدازبرگشت ازمرخصی استعلاجی وبازگشتم به گردان مقدس تخریب، بایدآمپولهای پنی سیلین رو روزانه میبردم بهداری تزریق میکردم تازخمهای ناشی ازترکش عفونت نکنه…خدامارو باشهدامحشورکنه. شهید قنبردوسه روز اول زحمت آمپولها رومیکشید.درکنارش دکتر گردان (مرحوم میرشعیب)هم پانسمانموعوض میکردو وارسی مرتب داشت. روز ششم یاهفتم بودکه اصرارپشت اصرار که اجازه بدم ترکش کتفم روباجراحی بیاره بیرون! میگفت زیرپوسته […]
مراسم سالگرد شهید سید محمد زینال حسینی فرمانده گردان تخریب لشگر ده سید الشهداء عصر امروز – جمعه نوزدهم تیرماه هزار و چهارصد با حضور برادران شهید در بهشت زهرا برگزار گردید .
شهید بسطام خانی . در اولین برخورد ، جوری رفتار کرد که انگار ۱۶ سال (از بدو تولد تا زمان آشنایی) همدیگر رو میشناسیم .در زمان شهادتش وقتی از کمر نصف شده بود بهم فهموند که سیدالشهداء علیه السلام رو در هر شرایطی حتی آخرین نفس ، فراموش نکنم . او یک کلاس خصوصی برایم […]
فروردین سال 65 از نیمه گذشته بود اعیاد آخر ماه رجب و شعبان در پیش بود مقر الوارثین رنگ و بوی بهارگرفته بود. تقریبا دشت های اطراف مقر الوارثین پر بود از لاله های وحشی و سبزی زمین هم مناظر زیبایی خلق کرده بود. شب عید مبعث بود. به مسوول تدارکات گردان حاج آقا عباسی […]
در عملیات خیبر در محدوده عملیات تیپ سیدالشهداء(ع)به علت فشار بیش از حد دشمن و بمباران شیمیایی وسیع مجبور به عقب نشینی شدیم. تعداد زیادی از مجروحین و شهدا در منطقه رها شده بودند و به علت اینکه منطقه در گیری چندین بار بین ما و دشمن دست به دست شد بدنهای شهدای ما و […]