غروب همه گردان های عمل کننده تیپ سیدالشهداء(ع) نزدیک خط آمدند و منتظر حرکت برای عملیات شدند. من برای پر کردن قمقمه از آب هور لب آب رفتم یک جعبه مهمات کنار در شانه های پد داخل آب بود. برای فرو نرفتن در گل بروی آن رفتم غافل از اینک جعبه چوبی مهمات روی آب است و به داخل افتادم و به خاطر عمیق بودن هور که حدود ۴ متر بود حسابی خیس شدم و چون لباس اضافه نداشتیم و هوا هم سرد بود مجبور شدم یکدست لباس عراقی بپوشم و لباسهای خیس خودم را روی آن بپوشم.
نیروها به ستون کنار هم روی پد آماده دستور حرکت بودند هوا داشت روشن میشد و هنوز دستوری نیامده بود. چیزی که من شنیدم این بود که نیروهای لشگر عاشورا بطور کامل به جزیره منتقل نشدند به همین خاطر عملیات به تعویق افتاد.
بعد از نماز صبح از سرما و برای استراحت به داخل خانه خشتی رفتم و چون جا نبود نشسته خوابیدم، آقایان حاج کاظم رستگار ، احمد غلامی ، تقی محقق ، بهمن نجفی ، سلمان طرقی ، داود فرخزاد ، نظری و رحمت اله کرد و تعداد زیادی دیگر از بچه های طرح و عملیات داخل خونه خشتی بودند ، هنوزچشمهایم گرم نشده بود که آتش خمپاره و توپخانه دشمن شروع شد فکر می کنم حاج تقی محقق بود که داخل آمد و بلند به شهید رستگار فرمانده تیپ گفت: نیروهای لشگر ۱۷ علی ابن ابیطالب(ع) برای چی به عقب می روند..
ازشون سووال کردم آنها می گویند تعویض شدیم !
رستگار به بیسم چی گفت که با قرارگاه تماس بگیرد و جویای موضوع بشود ،که قرارگاه گفت هیچ یگانی تعویض نشده ، شدت آتش دشمن زیادتر شد. متوجه شدیم تعداد زیادی تانک از پد وسط جزیره از ما عبور کردند و کل یگانهای مستقر در #پد_جنوبی درمحاصره قرار گرفتند به خاطر تیر مستقیم تانکها همه نیروها از روی پد به شیب کنار پدها به صورت خوابیده جان پناه گرفتند .
من داخل خانه خشتی آمدم شهید رحمت الله کرد به من و محرابی و جواد ربیعی و صفری که از اطلاعات عملیات بودیم گفت که بلند شویم کمک کنیم گردانها را به عقب ببریم .
از خانه خشتی بیرون رفتیم تا ماموریت محوله رو انجام دهیم که با منظره دلخراشی روبرو شدم تعداد زیادی شهید و مجروح درکنار پد خوابونده بودن برای عقب بردن.
باید گردان ها رو عقب میاوردیم که به بچه ها آسیبی نرسد. مسیر عقب رفتن یه جاده مالرو در سراشیبی پد بود که اگر احتیاط نمیکردی و یه مقدار بالاتنه در دید دشمن قرار میگرفت با انواع سلاح و توپ و خمپاره میزدند .
جاده مالرو زیر دید تانکها بود و آتش پرحجم روی جاده ما رو نگران کرد که مبادا در محاصره قرار گرفتیم. دوباره به داخل خانه خشتی اومدم ، شهید کرد با تعجب پرسید.. پس چی شد گفتم نمیشه عقب رفت تو محاصره ایم ، راه زیر تیر مستقیم کالیبر و توب و تانکه ! شهید کرد زیر لب یه چیز هایی گفت که من نشنیدم و نگاه تلخی بهم کرد که باعث شد آخرین دیدارمان این وداع تلخ باشه بعد گفت چی شد حالا آتیش سنگینه؟؟؟؟؟ اینه! من باورم نمیشد که کرد اینجوری حرف بزنه یه جورایی خجالت کشیدم بیرون آمدم و با گردانها حرکت کردیم جهنم آتش بود .
- الوارثین
- تاریخچه گردان
- ماموریت ها
- سال ۶۱
- سال ۶۲
- عملیات والفجر یک
- والفجر ۲
- والفجر چهار
- عملیات خیبر
- شهید علیرضا آقاصادقی
- شهید مسعود سلیمانی
- شهید حسین کاشانی
- شهید مصطفی حیاتی
- شهید اکبر عباسی
- شهید خرداد علیپور
- شهید مجید فراهانی
- شهید عباس حسنی
- شهید ابراهیم جداری
- شهید سید جمال شرق آزادی
- شهید تقی رمضانیان
- شهید جلال نامدار محمدی
- شهید محمد رستگار
- شهید مجید کاظمی زاده
- شهید مهدی رسولی
- شهید محمود بهرامی
- شهید علیرضا کلم فروش
- شهید حسین حاج میری
- شهید حسین رشمه ای
- شهید محمدرضا خدیور
- شهید یونسور لطفی
- سال ۶۳
- سال ۶۴
- سال ۶۵
- سال ۶۶
- سال ۶۷
- شهداء
- راویان
- موقعیت ها
- موقعیت چنانه
- موقعیت دهکده حضرت رسول
- موقعیت کوهدشت
- موقعیت حاج عمران
- موقعیت جفیر
- پاسگاه خاتمی
- موقعیت شهید موحد
- موقعیت دوکوهه
- موقعیت سد دز
- موقعیت پادگان ابوذر
- موقعیت چم امام حسن
- موقعیت مریوان (لری)
- موقعیت سرابگرم
- موقعیت جزیره امام حسن
- موقعیت الصابرین
- موقعیت زاغه
- موقعیت شهید کهن
- موقعیت لاستیک
- موقعیت شهید ضیایی
- موقعیت صف
- موقعیت شهید پوررازقی
- موقعیت کوثر
- موقعیت پل هفتی هشتی
- موقعیت زاغه خرمشهر
- موقعیت اروندکنار
- موقعیت ساختمان فاو
- موقعیت جاده خندق
- اسناد و نقشه ها
- هم سنگران
- الوارثین
- تاریخچه گردان
- ماموریت ها
- سال ۶۱
- سال ۶۲
- عملیات والفجر یک
- والفجر ۲
- والفجر چهار
- عملیات خیبر
- شهید علیرضا آقاصادقی
- شهید مسعود سلیمانی
- شهید حسین کاشانی
- شهید مصطفی حیاتی
- شهید اکبر عباسی
- شهید خرداد علیپور
- شهید مجید فراهانی
- شهید عباس حسنی
- شهید ابراهیم جداری
- شهید سید جمال شرق آزادی
- شهید تقی رمضانیان
- شهید جلال نامدار محمدی
- شهید محمد رستگار
- شهید مجید کاظمی زاده
- شهید مهدی رسولی
- شهید محمود بهرامی
- شهید علیرضا کلم فروش
- شهید حسین حاج میری
- شهید حسین رشمه ای
- شهید محمدرضا خدیور
- شهید یونسور لطفی
- سال ۶۳
- سال ۶۴
- سال ۶۵
- سال ۶۶
- سال ۶۷
- شهداء
- راویان
- موقعیت ها
- موقعیت چنانه
- موقعیت دهکده حضرت رسول
- موقعیت کوهدشت
- موقعیت حاج عمران
- موقعیت جفیر
- پاسگاه خاتمی
- موقعیت شهید موحد
- موقعیت دوکوهه
- موقعیت سد دز
- موقعیت پادگان ابوذر
- موقعیت چم امام حسن
- موقعیت مریوان (لری)
- موقعیت سرابگرم
- موقعیت جزیره امام حسن
- موقعیت الصابرین
- موقعیت زاغه
- موقعیت شهید کهن
- موقعیت لاستیک
- موقعیت شهید ضیایی
- موقعیت صف
- موقعیت شهید پوررازقی
- موقعیت کوثر
- موقعیت پل هفتی هشتی
- موقعیت زاغه خرمشهر
- موقعیت اروندکنار
- موقعیت ساختمان فاو
- موقعیت جاده خندق
- اسناد و نقشه ها
- هم سنگران
پیشنهاد الوارثین
- شب نوزدهم ماه رمضان قرار شد برای احیاء بریم دزفول
- معبری که با از پا افتادن ابوالفضل گردان تخریب باز شد
- شهید محمد خاکفیروز آدم دقیق و نکته سنجی بود
- شهید حسن خدمتی
- شهید صبر علی کلانتر
- برادرها تا اذان صبح خوابیدن برای ما نیست
- عمو یشلاق بچه های تخریب
- باز هم خندید و گفت لطف جهاد به بسیجی بودنه
- نگاهی از سر اخلاص یا بقول شهید نوریان بی شیله پیله
- هم اهل رزم بود و هم مرد عبادت و مناجات
خاطرات خیبری
تیپ ۱۰ سیدالشهداء علیه السلام ، جزیره مجنون شمالی (قسمت دوم)
غروب همه گردان های عمل کننده تیپ سیدالشهداء(ع) نزدیک خط آمدند و منتظر حرکت برای عملیات شدند. من برای پر کردن قمقمه از آب هور لب آب رفتم یک جعبه مهمات کنار در شانه های پد داخل آب بود. برای فرو نرفتن در گل بروی آن رفتم غافل از اینک جعبه چوبی مهمات روی آب […]
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه