شب های سرد روزهای آخر پائیز اردوگاه کوثر
صبحگاههای اردوگاه که با مه غلیظ همراه بود
توی اون هوای سرد لباس غواصی به تن کردن و در کانال پشت اردوگاه توی آب تا به صبح تمرین استقامت در آب کردن… چه شبهایی بود
اون روزها فقط خدا بود و خدا بود
یاد فرمانده مون #شهید_سید_محمد بخیر که مدام بین اردوگاه و خرمشهر در رفت و آمد بود
بچه ها سووال پیچش میکردند
که آقا سید؟؟؟؟ قراره کجا به دشمن بزنیم
اون اول میخندید و بعد جذبه نشون میداد
فقط میگفت قراره پدر دشمن رو در بیاریم..
??????
هرکسی از اون روزها خاطره داره برای ما بفرسته
خاطرات اون روزهای خوب رو توی سینه نگه ندارید
برای ما از لذت عبادت در هوای سرد بنویسید
اگر شما هم شب های سرد تا به صبح توی آب غولصی میکردید بنویسید
از توکل و اخلاص #تخریبچی_ها بنویسید
و هر چی به ذهنتون میرسه
منتظریم
بگو #یا_علی و شروع کن
…….
یاد اون روزهای خوب بخیر
جیهه بودیم وجنگ میکردیم
در سکوت شبانه سنگر
درد دل با تفنگ میکردیم
شب و سنگر چه با صفا بودند
وقتی آدم شتاب رفتن داشت
از نگاهش چقدر گل میریخت
حرفهایش چقدر گل میکاشت
سلام و عرض ادب از خاطرات گردان تخریب کتابی نوشته شده؟
سلام و عرض ادب
در حال حاضر از خاطرات گردان تخریب لشگر۱۰ کتابی نوشته و منتشر نشده
منتهی راجع به بعضی از شهدای گردان کتاب هایی نوشته و منتشر شده مانند کتاب روز سوم درباره ی شهید حاج عبدالله نوریان . کتاب هایی راجع به شهید حاج قاسم اصغری و شهید سید محمد زینال حسینی هم در حال جمع آوری و تدوین هست و انشاءالله به زودی منتشر خواهد شد .
خاطرات گردان تخریب لشگر ده رو میتونید در سایت و کانال الوارثین در شبکه های مجازی مطالعه نمایید .