شور شهادت به سرم آمده
کرببلا در نظرم آمده
محرم که میاد هرکسی سعی میکنه هرجوری بتونه عشقش رو به اربابش امام حسین علیه السلام نشون بده.
محرم قیافه همه عالم رو عوض میکنه….خونه ها کوچه ها ، سرو وضع ولباسها… و حتی اخلاق ها رو هم دستکاری میکنه…مهربونی ها بیشتر میشه… محرم حرارت قلوب اهل ایمان رو متجلی میکنه و آدم ها باز یادشون میاد که باید مقابل ظلم بایستند چون صاحب محرم زیر بار ظلم نرفت.یکی از پیام های محرم آمادکی برای جانفشانی است. چون در همیشه تاریخ صدای حسین علیه السلام بلند است که کیست مرا یاری کند…از دین طرفداری کند….
زیباترین وناب ترین تابلو های محرم در جبهه ترسیم شد… چون اهل جبهه همه اهل محرم وشهادت بودند…
همه جای جبهه محرم شور حسینی بود اما میون بچه های تخریب رنگ ولعابش بیشتر بود…
محرم که میشد بچه ها حسینیه الوارثین رو سیاه پوش میکردند و هر دسته ای سعی میکرد چادرهاش هم رنگ و بوی محرم بگیره…
گردان ما چند تا خوننده داشت و هرکدوم از اونها برای خودشون سیک خاصی داشتند. حاج ابراهیم قاسمی بزرگ ما خوننده های گردان تخریب لشگر ده سیدالشهداء علیه السلام بود..من عاشق خوندن حاجی بودم وقتی این شعر رو میخوند.
من غم عشق حسین باشیر از مادر گرفتم.
هق هق همه رو در میاورد.
و بعد من روضه میخوندم وبعضی وقت ها دمی میدادم.
اما شهید امیر مسعود تابش دم نوحه رو میداد و بعد هم واحد میخوند.
گاهی هم شهید حسن مقدم کمکش میکرد.
خلاصه عالمی بود.
جوری بچه ها سینه میزدند که حسینیه الوارثین میلرزید..
البته ما توی گردانمون رسم نبود که کسی برهنه بشه..نهایتش بچه ها با زیر پیراهن سینه میزدند.
گاهی هم شهید سید محمد زینال حسینی فرمانده مون میومد وسط و میونداری میکرد ومظلوم میکشید و خودش هم شور میداد اون شور معروف…
قال رسول اله نور عینی.
حسین منی انا من حسینی.
حسین جان کربلا..