کد خبر:13675
پ
alvaresin-0058

حماسه سازان جنگ خاکریزها

رزمندگان لشگرحضرت رسول وسیدالشهدا پشت خاکریزها استقرار پیدا کرده ومشغول دفع پاتک دشمن بودند. تانک های دشمن سعی می کردند تپه ۱۷۷ را دور زده و بچه ها را محاصره کنند. تانک ها تا ۱۰۰ متری لودرها و بلدوزرها نزدیک شده بودند .دستگاههای مهندسی از مقابل و از پهلو مورد اصابت گلوله های مستقیم قرار […]

رزمندگان لشگرحضرت رسول وسیدالشهدا پشت خاکریزها استقرار پیدا کرده ومشغول دفع پاتک دشمن بودند. تانک های دشمن سعی می کردند تپه ۱۷۷ را دور زده و بچه ها را محاصره کنند. تانک ها تا ۱۰۰ متری لودرها و بلدوزرها نزدیک شده بودند .دستگاههای مهندسی از مقابل و از پهلو مورد اصابت گلوله های مستقیم قرار می گرفتند. راننده بلدوزرها هدف تک تیراندازها وتیربارچی های دشمن بودند. که هم با تیر بار تانک و هم با توپ مستقیم مورد اصابت قرر می گرفتند.تانک های رزهی لشگر حضرت رسول (ص) آرایش گرفته بودند و اولین تانک که از پشت تپه ۱۷۷ بیرون آمد مورد اصابت گلوله مستقیم دشمن قرارگرفت .درکنار این تانک شهید تهرانی مشغول هدایت دستگاههای مهندسی بود .شهیدملاآقایی میگفت که راننده تانک براثرانفجار به بیرون پرت شده بود وبه شدت زخمی بود و حتی قسمتی از بدنش می سوخت. شهید تهرانی دوید او را بغل کرد. امدادگر را خبر کرد. اما رزمنده مجروح که داشت جون میداد ازشهیدتهرانی میخواست که اورا رها کند وبه دیگرهمسنگرانش که درتانک گرفتارشده بودند کمک کند. شهید تهرانی که به سمت تانک رفت. یکدفعه برجک تانک منفجر شده و تانک به شدت آتش گرفت….. .حضور پرتعدادتانکهای دشمن درمنطقه همه را نگران کرده بود ومسوول اکیپ ها دغدغه شان این بود که مبادا دستگاههای مهندسی که قدرت مانورضعیف تری نسبت به تانکها دارند توسط تانکها محاصره شوند. تانکها آنقدر نزدیک دستگاه شهید موحدی شدند که اودستگاه را رها کرده وآرپی جی به دست، دنبال تانک رفته واورا منهدم کرد ومجددا به ادامه کارپرداخت. ………فشار دشمن رمق همه را گرفته بود. شهید دستوراه شهید ملاآقایی و سایر فرماندهان خود را به منطقه درگیری رسانده بودند شهید ملاآقایی روی خاکریز رفته بود و جلوی دستگاه های با شعارهای حماسی به بچه ها روحیه میداد کف دستهایش را محکم به هم می زد و مدام می گفت !!!!! ماشاء الله ، ماشاء اله سربازان امام زمان… مدام ذکر یا ابوالفضل یا ابوالفضل بر زبانش جاری بود .گرد و خاک زیادی منطقه را فرا گرفته بود. دشمن دید که نمی تواند به دل رزمندگان نفوذ کند یواش یواش به سمت شهر مهران و ارتفاعات قلاویزان عقب نشست. فرماندهان و سایرین همدیگر را پیدا کردند. همه سراغ یک نفر را می گرفتند و از او اثری پیدا نمی کردند همه دنبال شهیدتهرانی میگشتند.می گفتند ،چون تهرانی تازه آمده بود بعضیها به اسم او را نمیشناختند . یکی از رزمنده های سنگر ساز دوید و گفت ….یک نفر اینجا کنار تانک سوخته افتاده !!!!!همه دویدند. دیدند شهیدی با صورت روی زمین افتاده ، وقتی صورت او را برگرداندند دیدند شهید تهرانی ترکش در صورتش خورده و دیگر جان در بدن ندارد.
سردار شهید حاج مهدی عاصی تهرانی فرمانده پشتیبانی رزمی جهاد استان تهران مقارن با اذان ظهر و هنگام فریضه ظهر و عصر در آغوش ملائکه آرمید و سرداری از سربازان حضرت صاحب الزمان در نزدیکی کربلا با ذکر یا ابوالفضل العباس و با لبانی تشنه و تنی خسته و رنج دیده به مقام قرب حق رسید روحش شاد و یادش گرامی باد

 

سردار شهید حاج مهدی عاصی تهرانی فرمانده مهندسی رزمی جنگ جهاد تهران – شهادت ۱۰تیرماه ۶۵ -عملیات کربلای یک

 

 

 

عکس شماره یک… پیش به سوی پرواز

 

 

لحظه پرواز… اصابت گلوله مستقیم تانک به بلدوذر

 

 

پیکری که بر روی دست ملائک به معراج رفت

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید