بعد از عملیات کربلای ۵ در مقر شهید پوررازقی در نزدیکی اهواز بودیم و در یک جمع دوستانه با شهید سید محمد زینال حسینی فرمانده تخریب لشگر۱۰سیدالشهداء علیه السلام بحث بر_سر پایان جنگ بود و اینکه کار بکجا خواهد کشید. هرکسی یه چیزی گفت و بالاخره همه جوان بودند و سر پرشوری داشتند یک عده میگفتند کار جنگ با صلح تموم میشه و بعضی ها هم نظرشون بود که کار صدام وآمریکا رو انشاءالله یکسره میکنیم . همه که حرف ها شون رو زدند و نظرات عجیب و غریبشون رو دادند نوبت یه شهید سید محمد رسید و ایشون هم صحبتشون رو با بسم الله الرحمن الرحیم شروع کرد وبعدش همیشه میگفت اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین و اهدنا الصراط المستقیم.
ایشون ضمن استقبال از نظر همه بچه ها فرمودند: #برادرها_ما_سر_خود_وارد_جنگ_و_جبهه_نشدیم. من و شما مشغول درس و مشق بودیم و #فرمان_امام_ما همه رو اینجا دور هم جمع کرد. کربلای ۵ رو هم به فرمان امام به دل دشمن زدیم ودمار از روزگارش درآوردیم.ودر مورد خاتمه جنگ هم هرچی امام فرمان داد ما اطاعت میکنیم. و اینجا اون جمله معروف رو گفت: #ما_گوش_بسته_چشم_بسته_و_کتف_بسته_مطیع_فرمان_نائب_پسر_فاطمه(س) هستیم.
امروز هم بعد ازگذشت ۳۰ سال این نسخه شهید سید محمد داوا و شفای ماست.
نائب پسر فاطمه مسیر را در مقابل ما روشن نگه داشته . اگر در چاله افتادیم ویا از مسیر منحرف شدیم تقصر خودمان است.
- الوارثین
- تاریخچه گردان
- ماموریت ها
- سال ۶۱
- سال ۶۲
- عملیات والفجر یک
- والفجر ۲
- والفجر چهار
- عملیات خیبر
- شهید علیرضا آقاصادقی
- شهید مسعود سلیمانی
- شهید حسین کاشانی
- شهید مصطفی حیاتی
- شهید اکبر عباسی
- شهید خرداد علیپور
- شهید مجید فراهانی
- شهید عباس حسنی
- شهید ابراهیم جداری
- شهید سید جمال شرق آزادی
- شهید تقی رمضانیان
- شهید جلال نامدار محمدی
- شهید محمد رستگار
- شهید مجید کاظمی زاده
- شهید مهدی رسولی
- شهید محمود بهرامی
- شهید علیرضا کلم فروش
- شهید حسین حاج میری
- شهید حسین رشمه ای
- شهید محمدرضا خدیور
- شهید یونسور لطفی
- سال ۶۳
- سال ۶۴
- سال ۶۵
- سال ۶۶
- سال ۶۷
- شهداء
- راویان
- موقعیت ها
- موقعیت چنانه
- موقعیت دهکده حضرت رسول
- موقعیت کوهدشت
- موقعیت حاج عمران
- موقعیت جفیر
- پاسگاه خاتمی
- موقعیت شهید موحد
- موقعیت دوکوهه
- موقعیت سد دز
- موقعیت پادگان ابوذر
- موقعیت چم امام حسن
- موقعیت مریوان (لری)
- موقعیت سرابگرم
- موقعیت جزیره امام حسن
- موقعیت الصابرین
- موقعیت زاغه
- موقعیت شهید کهن
- موقعیت لاستیک
- موقعیت شهید ضیایی
- موقعیت صف
- موقعیت شهید پوررازقی
- موقعیت کوثر
- موقعیت پل هفتی هشتی
- موقعیت زاغه خرمشهر
- موقعیت اروندکنار
- موقعیت ساختمان فاو
- موقعیت جاده خندق
- اسناد و نقشه ها
- هم سنگران
- الوارثین
- تاریخچه گردان
- ماموریت ها
- سال ۶۱
- سال ۶۲
- عملیات والفجر یک
- والفجر ۲
- والفجر چهار
- عملیات خیبر
- شهید علیرضا آقاصادقی
- شهید مسعود سلیمانی
- شهید حسین کاشانی
- شهید مصطفی حیاتی
- شهید اکبر عباسی
- شهید خرداد علیپور
- شهید مجید فراهانی
- شهید عباس حسنی
- شهید ابراهیم جداری
- شهید سید جمال شرق آزادی
- شهید تقی رمضانیان
- شهید جلال نامدار محمدی
- شهید محمد رستگار
- شهید مجید کاظمی زاده
- شهید مهدی رسولی
- شهید محمود بهرامی
- شهید علیرضا کلم فروش
- شهید حسین حاج میری
- شهید حسین رشمه ای
- شهید محمدرضا خدیور
- شهید یونسور لطفی
- سال ۶۳
- سال ۶۴
- سال ۶۵
- سال ۶۶
- سال ۶۷
- شهداء
- راویان
- موقعیت ها
- موقعیت چنانه
- موقعیت دهکده حضرت رسول
- موقعیت کوهدشت
- موقعیت حاج عمران
- موقعیت جفیر
- پاسگاه خاتمی
- موقعیت شهید موحد
- موقعیت دوکوهه
- موقعیت سد دز
- موقعیت پادگان ابوذر
- موقعیت چم امام حسن
- موقعیت مریوان (لری)
- موقعیت سرابگرم
- موقعیت جزیره امام حسن
- موقعیت الصابرین
- موقعیت زاغه
- موقعیت شهید کهن
- موقعیت لاستیک
- موقعیت شهید ضیایی
- موقعیت صف
- موقعیت شهید پوررازقی
- موقعیت کوثر
- موقعیت پل هفتی هشتی
- موقعیت زاغه خرمشهر
- موقعیت اروندکنار
- موقعیت ساختمان فاو
- موقعیت جاده خندق
- اسناد و نقشه ها
- هم سنگران
پیشنهاد الوارثین
- شب نوزدهم ماه رمضان قرار شد برای احیاء بریم دزفول
- معبری که با از پا افتادن ابوالفضل گردان تخریب باز شد
- شهید محمد خاکفیروز آدم دقیق و نکته سنجی بود
- شهید حسن خدمتی
- شهید صبر علی کلانتر
- برادرها تا اذان صبح خوابیدن برای ما نیست
- عمو یشلاق بچه های تخریب
- باز هم خندید و گفت لطف جهاد به بسیجی بودنه
- نگاهی از سر اخلاص یا بقول شهید نوریان بی شیله پیله
- هم اهل رزم بود و هم مرد عبادت و مناجات
اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین
اطاعت بی چون و چرا
بعد از عملیات کربلای ۵ در مقر شهید پوررازقی در نزدیکی اهواز بودیم و در یک جمع دوستانه با شهید سید محمد زینال حسینی فرمانده تخریب لشگر۱۰سیدالشهداء علیه السلام بحث بر_سر پایان جنگ بود و اینکه کار بکجا خواهد کشید. هرکسی یه چیزی گفت و بالاخره همه جوان بودند و سر پرشوری داشتند یک عده […]
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه