شب قبل از عملیات غواص های خط شکن رو برای توجیه بیشتر به خرمشهر بردند و از روی ماکتی که اونجا بود توجیه کردند.
بعد از توجیه فرماندهان گروهان ودسته اومدیم داخل حیاط منزل.
حدود ۹۰ نفری میشدیم . اونجا حاج اقای فضلی هم حضور داشت و شروع کرد برای غواص ها از حساس بودن ماموریتشون سخن گفتن. اینطوری یادم میاد که گفت : ما زیاد هم امیدوار نیستیم غواصها بتوانند بتوانند از اروند عبور کرده و به ساحل ام الرصاص برسند و خط دشمن رو بشکنند برای احتیاط چند تا تیربار سنگین در ساحل خودی مستقر کردیم که در ساعت مقرر روی سنگرهای دشمن آتش بریزند و قایق ها زیر آتیش حرکت کنند و در ساحل دشمن پیاده شوند.
صحبت های حاج آقا فضلی فرمانده تیپ سیدالشهداء(ع) حسابی دل ما رو خالی کرد . حاج آقا فضلی با صراحت به غواص ها گفت: رفتنتون با خودتونه و برگشتنتون با خداست. یعنی اینکه احتمال شهادت صد در صده. و هرکس مرد این میدون نیست تکلیفش رو روشن کنه.
صحبتهای حاج فضلی که تموم شد اومدیم بیرون از ساختمان و دیدم شهید سید محمد زینال الحسینی و شهید کیانپور (جانشین اطلاعات عملیات ل۱۰) ایستاده اند . بچه ها هجوم بردند و دور این دو فرمانده رو گرفتند. هرکس سووالی داشت و من هم پرسیدم که ….. اگر با آتیش تیربارها میشه خط رو شکست این کار رو بکنید چه نیازی هست ماها رو بین اروند سرگردون کنید و تلفات رو بالا ببرید.
شهید کیانپور زد زیر خنده و گفت من و سید باور داریم که شماها کار و انجام میدید نگران نباشید و توکل به خدا کنید.
حرفهای آقا غلام آبی بود بر روی آتش عصبانیت ما.
ما شنیده بودیم حاج غلام چندین بار عرض اروند رو رد شده و حتی پشت مواضع دشمن رو هم شناسایی کرده
۱۹ بهمن ماه ۱۳۶۴
شب قبل از عملیات
ستاد لشگر ۱۰
خرمشهر
شهید کیانپور و شهید سید محمد زینال الحسینی فرمانده تخریب لشگر ده سیدالشهداء(ع) و غواصانی که دور اونها رو گرفتند