از جمله افرادی که در گردان تخریب توجه مرا را به خود جلب نمود برادر مهدی ضیایی بود اصولا بچه های تخریب نسبت به سایر گردانها حال و هوای خاصی داشتند شاید هم لازمه کار این گردان وجود چنین حالاتی بود ؛ بهرتقدیر این شهید بزرگوار از جمله افرادی بود که بیشتر شخصیتی درونگرا داشت و بقول معروف سردر گریبان و مشغول اصلاح نفس خویش بود. یکی از خصوصیات آقا مهدی توجه به نماز و آماده نمودن قلب برای اقامه صلوه بود معمولا دقایقی قبل از شروع نماز جماعت در صف جماعت حاضر و مشغول به ذکر می گردید برای من -که بسیار کنجکاو بودم – دانستن اینکه ایشان به چه ذکری مشغول است خیلی مهم بود گاهی در کنارش می نشستم تا ببینم می توانم ذکر مربوطه را استماع نمایم ، اما چون به آرامی لبهای خود را تکان می داد این امر میسر نبود از خودش هم که سوال می کردم جوابهای سربالا می داد و اصولا مساله را می پیچاند .بهر روشی بود با سماجتی که بخرج دادم توانستم به این مساله پی برده و پرده از این راز بگشایم! این شهید بزرگوار مشغول به ذکر یونسیه بود ( لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین ) دوستانی که این بزرگوار را دیده بودند معنویت خاصی در رفتار و گفتارش مشاهده می کردند و معمولا بچه های جنگ کسانی را که به اصطلاح نور بالا می زدند را به عنوان شهدای آینده خطاب می نمودند و از ایشان درخواست شفاعت می کردند ؛ در شب اول عملیات بیت المقدس ۲ حقیر به اتفاق شهید ضیایی و شخص ثالثی که نامش را الان با توجه به گذشت ۲۹ سال از خاطر برده ام در مقری نزدیک به خط عملیاتی استقرار داشتیم نمی دانم شاید بعدها نام این مکان را مقر شهید ضیایی نامیدند با توجه به اینکه من بعد از عملیات بیت المقدس ۲ با دوستان گردان تخریب خدا حافظی نموده و به گردان پیاده ملحق شدم اطلاعی از این موضوع ندارم . اما در شب عملیات بیت المقدس ۲ ما سه نفر در سنگری مستقر بوده و آماده دریافت فرمان از مقر فرماندهی برای موج دوم عملیات و یا کارهای بعدی که قرار بود صورت گیرد بودیم ، آن شب به اتفاق دعای کمیلِ با صفایی خواندیم و مفصل گریه کردیم ، پس از اتمام آن مراسم روحانی من به اتفاق این شهید والامقام از سنگر خارج شده و کوههای روبرو که منطقه عملیاتی آن شب بود را تماشا می کردیم دراین حالت آقای مهدی توضیحاتی از وقایع احتمالی در این منطقه را بیان نمود ، بعد هم جمله عجیبی به من گفت « من در این عملیات شهید نمی شوم ! » نمی دانم چرا این جمله را گفت و هنوز هم بعنوان سوالی در ذهنم باقیمانده ؛ صبح روز بعد پس از اقامه صلوه فجر برادر الهیاری بدنبال آقا مهدی آمد و به اتفاق راهی شدند تا آنجا که اطلاع دارم هر دو نفر بعلاوه چند تن از فرماندهان لشگر ده سید الشهدا عازم خطوط عملیاتی بودند که در اثر اصابت گلوله خمپاره هر دو بزرگوار ( برادر الهیاری و ضیایی) قفس تن را رها نموده و به ملکوت اعلی پر کشیدند ، روحشان شاد و با اولیای حق محشور باد
- الوارثین
- تاریخچه گردان
- ماموریت ها
- سال ۶۱
- سال ۶۲
- عملیات والفجر یک
- والفجر ۲
- والفجر چهار
- عملیات خیبر
- شهید علیرضا آقاصادقی
- شهید مسعود سلیمانی
- شهید حسین کاشانی
- شهید مصطفی حیاتی
- شهید اکبر عباسی
- شهید خرداد علیپور
- شهید مجید فراهانی
- شهید عباس حسنی
- شهید ابراهیم جداری
- شهید سید جمال شرق آزادی
- شهید تقی رمضانیان
- شهید جلال نامدار محمدی
- شهید محمد رستگار
- شهید مجید کاظمی زاده
- شهید مهدی رسولی
- شهید محمود بهرامی
- شهید علیرضا کلم فروش
- شهید حسین حاج میری
- شهید حسین رشمه ای
- شهید محمدرضا خدیور
- شهید یونسور لطفی
- سال ۶۳
- سال ۶۴
- سال ۶۵
- سال ۶۶
- سال ۶۷
- شهداء
- راویان
- موقعیت ها
- موقعیت چنانه
- موقعیت دهکده حضرت رسول
- موقعیت کوهدشت
- موقعیت حاج عمران
- موقعیت جفیر
- پاسگاه خاتمی
- موقعیت شهید موحد
- موقعیت دوکوهه
- موقعیت سد دز
- موقعیت پادگان ابوذر
- موقعیت چم امام حسن
- موقعیت مریوان (لری)
- موقعیت سرابگرم
- موقعیت جزیره امام حسن
- موقعیت الصابرین
- موقعیت زاغه
- موقعیت شهید کهن
- موقعیت لاستیک
- موقعیت شهید ضیایی
- موقعیت صف
- موقعیت شهید پوررازقی
- موقعیت کوثر
- موقعیت پل هفتی هشتی
- موقعیت زاغه خرمشهر
- موقعیت اروندکنار
- موقعیت ساختمان فاو
- موقعیت جاده خندق
- اسناد و نقشه ها
- هم سنگران
- الوارثین
- تاریخچه گردان
- ماموریت ها
- سال ۶۱
- سال ۶۲
- عملیات والفجر یک
- والفجر ۲
- والفجر چهار
- عملیات خیبر
- شهید علیرضا آقاصادقی
- شهید مسعود سلیمانی
- شهید حسین کاشانی
- شهید مصطفی حیاتی
- شهید اکبر عباسی
- شهید خرداد علیپور
- شهید مجید فراهانی
- شهید عباس حسنی
- شهید ابراهیم جداری
- شهید سید جمال شرق آزادی
- شهید تقی رمضانیان
- شهید جلال نامدار محمدی
- شهید محمد رستگار
- شهید مجید کاظمی زاده
- شهید مهدی رسولی
- شهید محمود بهرامی
- شهید علیرضا کلم فروش
- شهید حسین حاج میری
- شهید حسین رشمه ای
- شهید محمدرضا خدیور
- شهید یونسور لطفی
- سال ۶۳
- سال ۶۴
- سال ۶۵
- سال ۶۶
- سال ۶۷
- شهداء
- راویان
- موقعیت ها
- موقعیت چنانه
- موقعیت دهکده حضرت رسول
- موقعیت کوهدشت
- موقعیت حاج عمران
- موقعیت جفیر
- پاسگاه خاتمی
- موقعیت شهید موحد
- موقعیت دوکوهه
- موقعیت سد دز
- موقعیت پادگان ابوذر
- موقعیت چم امام حسن
- موقعیت مریوان (لری)
- موقعیت سرابگرم
- موقعیت جزیره امام حسن
- موقعیت الصابرین
- موقعیت زاغه
- موقعیت شهید کهن
- موقعیت لاستیک
- موقعیت شهید ضیایی
- موقعیت صف
- موقعیت شهید پوررازقی
- موقعیت کوثر
- موقعیت پل هفتی هشتی
- موقعیت زاغه خرمشهر
- موقعیت اروندکنار
- موقعیت ساختمان فاو
- موقعیت جاده خندق
- اسناد و نقشه ها
- هم سنگران
پیشنهاد الوارثین
- شب نوزدهم ماه رمضان قرار شد برای احیاء بریم دزفول
- معبری که با از پا افتادن ابوالفضل گردان تخریب باز شد
- شهید محمد خاکفیروز آدم دقیق و نکته سنجی بود
- شهید حسن خدمتی
- شهید صبر علی کلانتر
- برادرها تا اذان صبح خوابیدن برای ما نیست
- عمو یشلاق بچه های تخریب
- باز هم خندید و گفت لطف جهاد به بسیجی بودنه
- نگاهی از سر اخلاص یا بقول شهید نوریان بی شیله پیله
- هم اهل رزم بود و هم مرد عبادت و مناجات
شب جمعه ای که با مهدی به سر شد
از جمله افرادی که در گردان تخریب توجه مرا را به خود جلب نمود برادر مهدی ضیایی بود اصولا بچه های تخریب نسبت به سایر گردانها حال و هوای خاصی داشتند شاید هم لازمه کار این گردان وجود چنین حالاتی بود ؛ بهرتقدیر این شهید بزرگوار از جمله افرادی بود که بیشتر شخصیتی درونگرا داشت […]
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه