هید محمدمرادی درمدت کوتاهی توان خودش رونشون داد ودرزمره نیروهای عملیاتی گردان قرارگرفت. شناخت ما روی این شهیداین گونه بود ...

اون روزها من موتور سیکلت داشتم وبا موتور به روضه ها وجلسات قرآن میرفتم ومحمد را که خردسال بود جلوی ...

از کربلای 4 که برگشتیم، بچه‌های گردان هجوم آوردن برای گرفتن تسویه حساب و مرخصی. بچه ها سه ماه بود ...

اونقدر حماسه های یکنفره در صفحه افتخارات لشگر10 داره که نگو ونپرس...اما این حماسه حاج غلام با اصرار و سماجت ...

شبهای قدر کربلای5 یاد شب ها و رورهایی که شهدا اینجا زندگی کردند یاد نمازجماعتها توی این هشتی ها بخیر. ...

مهرماه سال 63 بود و یک ماهی بود که به پادگان ابوذرنقل مکان کرده بودیم . بعداز نماز مغرب و ...

  15روز بیقراری بچه های تخریب برای قرار عملیات کربلای 5 و شکستن دژ شلمچه شاید سخت ترین روزهای حضورم ...

حوالی ساعت 12 شب بود که عملیات آغاز شد. لشگر ما تحت امر قرارگاه قدس سپاه بود.با بی‌سیمی که از ...

دستشویی های ترابری عمدتا با کلاس بود از منبع لوله کشی شده بود توی دستشویی و نیازی نبود تا منبع ...

حاج علی موحد شهید شده بود و تیپ سیدالشهداء(ع) اردوگاه زده بود نزدیک تهران(اگر درست یادم باشد رودهن).. آموزش های ...

قبل از عملیات کربلای یک که درتابستان 65 انجام گردید وشهرمهران آزادشد نیروهای گردان ها رو به اردوگاه عشق حسین ...

کردستان برای مین گذاری در اطراف پایگاهها رفته بودیم روزها میرفتیم مین گذاری و قبل از اینکه هوا تاریک بشه ...