عمليات كربلاي پنج فرارسيده بود
بچه ها داشتن تقسيم مي شدن برن براي عمليات ما چهارنفر مامور شديم به لشگر ١٩ فجر .
همه دل تو دلشون نبود یه عده از بچه های تخریب اسمشون برای شرکت در عملیات خونده نشده بود خیلی ناراحت بودن گريه ميكردن بي تابي ميكردن به فرمانده گردان شهيد سيد محمد التماس ميكردن ديگه طاقت نداشتن بمونن دوست داشتن با رفيقاشون برن بزنن به دل دشمن
اما تقسيمات از قبل شده بود وكسي كاري از دستش بر نمي اومد بچها همه تقسيم شدن.
ما چهار نفر بودیم . آقا سيد نادر مسئول دسته و شهيد ابولفضل رضايي و بنده حقير ويه نفر ديگه كه اسمش يادم نيست
راه افتاديم.
ناهار مرغ دادن چشمتان روز بد نبينه سوار وانت شديم
رفتیم توی خط . درگیری شروع شده بود . رسيديم پشت خاكريزها دوم .. دستشويم گرفت.. همه وضعشون خراب شده بود سريع بند حمايلم را باز كردم وبا اسلحه كلاش گذاشتم روي سينه كش خاكريز رفتم تو دستشویي ..
صداي خمپاره میومد و اطراف دستشویی به زمین میخورد و منفجر میشد.
کارم که تموم شد ار دستشویی اومدم بیرون!!!
ديدم يه چاله خمپاره درست شده جاي اسلحه وبند حمايل.
خلاصه تعجب كردم نه اسلحه وجود داشت نه بند حمايل بعداز ان ماجرا ما راه افتاديم به سمت خط قرار بود لشگر ١٩ فجر كانال ماهي را دور بزند واز خشكي به عراقي ها حمله كنيم. توی راه وضعمون خيلي خراب بود من و ابولفضل هر چند دقيقه يك بار بايد ميرفتيم دستشویي و حواسمونم بود كه گروهان راگم نكنيم
بعد از كلي پياده روي رسيدم به يه خاكريز كه توش كانال كنده بودن واز اونجا بايد ميزدن به خط .
دسته اول كه زد به خط ما دسته دوم بوديم .
باز دل پبچه اومد سراغمون و من و ابوالفضل هر دو نیاز به دستشویی داشتیم
يه خورده از دسته دورشديم كارمان را انجام بديم ديديم دسته زد به خط خلاصه عمليات شروع شد
ما تا اومديم برسيم به بقيه بچه ها اونا رفته بودن من و ابوالفضل سريع خودمان را رسانديم روي پد. معبر توسط بچه هاي تخريب زده شده بود ولي نوار معبري وجود نداشت طناب معبر در اثر شدت گلوله هایی که به زمین میخورد تکه تکه شده بود من و ابوالفضل دست به کار شدیم و نیروهای رزمنده رو از میدون مین عبور دادیم.
- الوارثین
- تاریخچه گردان
- ماموریت ها
- سال ۶۱
- سال ۶۲
- عملیات والفجر یک
- والفجر ۲
- والفجر چهار
- عملیات خیبر
- شهید علیرضا آقاصادقی
- شهید مسعود سلیمانی
- شهید حسین کاشانی
- شهید مصطفی حیاتی
- شهید اکبر عباسی
- شهید خرداد علیپور
- شهید مجید فراهانی
- شهید عباس حسنی
- شهید ابراهیم جداری
- شهید سید جمال شرق آزادی
- شهید تقی رمضانیان
- شهید جلال نامدار محمدی
- شهید محمد رستگار
- شهید مجید کاظمی زاده
- شهید مهدی رسولی
- شهید محمود بهرامی
- شهید علیرضا کلم فروش
- شهید حسین حاج میری
- شهید حسین رشمه ای
- شهید محمدرضا خدیور
- شهید یونسور لطفی
- سال ۶۳
- سال ۶۴
- سال ۶۵
- سال ۶۶
- سال ۶۷
- شهداء
- راویان
- موقعیت ها
- موقعیت چنانه
- موقعیت دهکده حضرت رسول
- موقعیت کوهدشت
- موقعیت حاج عمران
- موقعیت جفیر
- پاسگاه خاتمی
- موقعیت شهید موحد
- موقعیت دوکوهه
- موقعیت سد دز
- موقعیت پادگان ابوذر
- موقعیت چم امام حسن
- موقعیت مریوان (لری)
- موقعیت سرابگرم
- موقعیت جزیره امام حسن
- موقعیت الصابرین
- موقعیت زاغه
- موقعیت شهید کهن
- موقعیت لاستیک
- موقعیت شهید ضیایی
- موقعیت صف
- موقعیت شهید پوررازقی
- موقعیت کوثر
- موقعیت پل هفتی هشتی
- موقعیت زاغه خرمشهر
- موقعیت اروندکنار
- موقعیت ساختمان فاو
- موقعیت جاده خندق
- اسناد و نقشه ها
- هم سنگران
- الوارثین
- تاریخچه گردان
- ماموریت ها
- سال ۶۱
- سال ۶۲
- عملیات والفجر یک
- والفجر ۲
- والفجر چهار
- عملیات خیبر
- شهید علیرضا آقاصادقی
- شهید مسعود سلیمانی
- شهید حسین کاشانی
- شهید مصطفی حیاتی
- شهید اکبر عباسی
- شهید خرداد علیپور
- شهید مجید فراهانی
- شهید عباس حسنی
- شهید ابراهیم جداری
- شهید سید جمال شرق آزادی
- شهید تقی رمضانیان
- شهید جلال نامدار محمدی
- شهید محمد رستگار
- شهید مجید کاظمی زاده
- شهید مهدی رسولی
- شهید محمود بهرامی
- شهید علیرضا کلم فروش
- شهید حسین حاج میری
- شهید حسین رشمه ای
- شهید محمدرضا خدیور
- شهید یونسور لطفی
- سال ۶۳
- سال ۶۴
- سال ۶۵
- سال ۶۶
- سال ۶۷
- شهداء
- راویان
- موقعیت ها
- موقعیت چنانه
- موقعیت دهکده حضرت رسول
- موقعیت کوهدشت
- موقعیت حاج عمران
- موقعیت جفیر
- پاسگاه خاتمی
- موقعیت شهید موحد
- موقعیت دوکوهه
- موقعیت سد دز
- موقعیت پادگان ابوذر
- موقعیت چم امام حسن
- موقعیت مریوان (لری)
- موقعیت سرابگرم
- موقعیت جزیره امام حسن
- موقعیت الصابرین
- موقعیت زاغه
- موقعیت شهید کهن
- موقعیت لاستیک
- موقعیت شهید ضیایی
- موقعیت صف
- موقعیت شهید پوررازقی
- موقعیت کوثر
- موقعیت پل هفتی هشتی
- موقعیت زاغه خرمشهر
- موقعیت اروندکنار
- موقعیت ساختمان فاو
- موقعیت جاده خندق
- اسناد و نقشه ها
- هم سنگران
پیشنهاد الوارثین
- شب نوزدهم ماه رمضان قرار شد برای احیاء بریم دزفول
- معبری که با از پا افتادن ابوالفضل گردان تخریب باز شد
- شهید محمد خاکفیروز آدم دقیق و نکته سنجی بود
- شهید حسن خدمتی
- شهید صبر علی کلانتر
- برادرها تا اذان صبح خوابیدن برای ما نیست
- عمو یشلاق بچه های تخریب
- باز هم خندید و گفت لطف جهاد به بسیجی بودنه
- نگاهی از سر اخلاص یا بقول شهید نوریان بی شیله پیله
- هم اهل رزم بود و هم مرد عبادت و مناجات
بعداز اون ماجرا نه اسلحه وجود داشت نه بند حمايل
عمليات كربلاي پنج فرارسيده بود بچه ها داشتن تقسيم مي شدن برن براي عمليات ما چهارنفر مامور شديم به لشگر ١٩ فجر . همه دل تو دلشون نبود یه عده از بچه های تخریب اسمشون برای شرکت در عملیات خونده نشده بود خیلی ناراحت بودن گريه ميكردن بي تابي ميكردن به فرمانده گردان شهيد سيد […]
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه