کد خبر:14893
پ
alvaresin-02954

عملیات کربلای یک به روایت معاون گردان المهدی (ع) لشگر۱۰

زمانی که به ما ابلاغ عملیات شد ۲۰ خرداد بود که ما رفتیم برای شناسایی حوالی باغ کشاورزی مهران. هنوز خط حد گردان ها مشخص نشده بود اواخر خرداد ماه بود که جلسه ای برگزار شد و قرار بر این شد که گردان قمربنی هاشم(ع) گردان حضرت قاسم (ع) و زهیر عملیات کنند و سایر […]

زمانی که به ما ابلاغ عملیات شد ۲۰ خرداد بود که ما رفتیم برای شناسایی حوالی باغ کشاورزی مهران.
هنوز خط حد گردان ها مشخص نشده بود
اواخر خرداد ماه بود که جلسه ای برگزار شد و قرار بر این شد که گردان قمربنی هاشم(ع) گردان حضرت قاسم (ع) و زهیر عملیات کنند و سایر گردان ها در احتیاط باشند که فردای اون روز آماده باش لغو شود و گردان ها رفتند مرخصی که ۱۵ روز مرخصی داشتند که ۴ روز قبل از عملیات گفتند محدوده عملیات لشگر۱۰ عوض شده و ماموریت عملیات گردان ها به سمت راست کمربندی دهلران ، پل شکسته و تپه های ۱۷۷ تغییر پیدا کرده است.
سه شب بچه های اطلاعات کار کردند و یک شناسایی ضعیف و سطحی انجام دادند
فرمانده لشگر۱۰ اصرار داشت که گردان المهدی باید محدوده عملیات داشته باشد
کادر گردان ضعیف بود و ساعات آخر یه تعداد از بچه های آموزش نظامی و تخریب به ما مامور شدند که خوب هم کمک کردند.
دقایق آخر هم یه چند تا از کادر گردان حر را به ما دادند.
وقتی بچه ها فهمیدند گردان المهدی(ع) خط شکن است خیلی شاد شدند و این خبر خیلی کمک کرد و روحیه ی معنوی بچه ها بالا رفت
قرار شد گردان المهدی(ع) اولین گردان لشگر باشد که به خط بزند ، حد فاصل چپ شیار گاوی تا لب جاده آسفالته و تا پل شکسته و از پل شکسته تا تپه ۱۷۷ گردان علی اصغر(ع) عملیات کند و گردان حمزه هم در شیار گاوی دشمن رو مشغول تا گردان المهدی(ع) بتواند با دشمن درگیر شود .
شب عملیات از موقعیت عشق حسین با اتوبوس بچه های گردان را تا ایستگاه صلواتی آوردیم و از آنجا با وانت تا راه کار سیدالشهداء (ع) و قرارگاه تاکتیکی آمدیم. هوا داشت تاریک میشد که یه تعداد آمبولانس آمد و بچه ها رو تا شیار گاوی انتقال دادند و از اونجا هم تا خاکریز دسته عصایی پیاده آمدیم.
ساعت ۹٫۳۰ دقیقه پشت خاکریز آماده دستور بودیم
نزدیک ساعت ۱۰ بود که گروهان جهاد با همراهی برادر صمد فرمانده گردان المهدی(ع) به سمت کمین دشمن حرکت کردند.
و نزدیک ساعت ۱۱ بود که برادر صمد رمز رو اعلام کرد و درگیری شروع شد.
وقتی ما رسیدیم معبر را بچه های تخریب باز کرده بودند و گروهان قبل با دشمن درگیر بودند و یک تعداد از نیروهای کمین دشمن جلو آمده بودند و به سمت ما نارنجک می انداختند.
یکی از بچه های تخریب با ما بود
ازش خواستیم یک معبر برای ما باز کند تا آرپی جی زن ها بتوانند دشمن رو دور بزنند و تیربارها را خاموش کنند.
اولین سنگر دوشکای دشمن که با شلیک آرپی جی زن ها خاموش شد یه تعداد از نیروهای مستقر در کمین ها فرار کردند و ما نیروهای خودمان را داخلش مستقر کردیم.
هنوز یک دوشکا داخل شیار گاوی شلیک میکرد و مزاحم پیشروی بچه ها بود.
ساعت ۳ نیمه شب بود که تقریبا کمین های محدوده ما سرکوب شدند و فقط یک دوشکا بود که از سمت گردان حمزه هنوز خاموش نشده بود و این امکان الحاق دو گردان را دچار مشکل کرده بود.
قبل از اینکه هوا روشن شود بلدوزر ها به خط رسیدند و مشغول زدن خاکریز شدند و بچه ها پشت خاکریزها جانپناه گرفتند.
در شیار گاوی موانع زیادی اعم از سیم خاردار و خورشیدی و مین بود و اجازه نمیداد که ما به سمت کمین ها حمله کنیم و دوشکا رو خاموش کنیم.
۱۰۰ متر بیشتر خاکریز نبود و دشمن هم از این استفاده میکرد تا به سمت نیروهای ما نفوذ کند.
نزدیک صبح بود که خبر دارشدیم برادر صمد فرمانده گردان المهدی(ع) به شهادت رسیده.
نزدیک ۶ صبح بود که یه تعداد از بچه های گردان علی اکبر(ع) آمدند و به ما کمک کردند و خط تقویت شد و دشمن عقب کشید و یکمقدار فشار دشمن کم شد.
مهمات همراه ما تموم شده بود و تا مهمات رسید بعد از ظهر شده بود
گردان المهدی(ع) تا ساعت ۶ بعد از ظهر روز ۱۰ تیرماه پشت خاکریز بود و بچه های گردان علی اکبر(ع) آمدند و ما عقب اومدیم

کلیدواژه : عملیات کربلای 1
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید