alvaresin-0025

روزهای نبرد در مجنون

روز 15 اسفند سال 62، ساعت نه و نیم صبح آیفاها(نوعی کامیون نظامی) آمدند، سوار شدیم و از پاسگاه خاتم ...
۹۵-۱-۱-۳۰۰×۱۸۰

حکایت شهادت قمر گردان قمربنی هاشم علیه السلام با روایت سید مجید میرمحمدی

وقتی می خواستیم سوارکامیون بشیم من رفتم جلوی کامیون نشستم بغل دست راننده، همین طور که داشتم می رفتم بالا ...
alvaresin 0022

شرحی از پرواز شهید سیدمصطفی خاتمیان

شرحی از پرواز شهید سیدمصطفی خاتمیان ماموریت دسته ما گرفتن سرپل آنسوی اروند رود و جزیره ام الرصاص بود... شب ...
alvaresin 0007

بعد از ماموریت موفقیت آمیز لشگرسیدالشهداءعلیه السلام درجزیره ام الرصاص وتوانایی گردانها در ماموریت جدید ضمن بازسازی و تجدید قوا ...
alvaresin 0020
او به حالت استهزاء به من گفت : بیچاره علی

اولین قایقی که وارد اروند رود شد

اولین قایقی بودیم که از عرایض(نهری که از اروند منشعب میشود)وارد اروند رود شدیم زیر آتش خودی و دشمن حرکت ...
alvaresin 0019

حرف بیخود نزن ، حواست به جلو باشه

روز ۲۰ بهمن ماه بود که نماز مغرب و عشاء رو خوندیم و شام مختصری خوردیم و لباس ها غواصی ...
alvaresin 0018
اون شب حسابی دل ما خالی شد

ما زیاد هم امیدوار نیستیم غواصها بتوانند به ساحل ام الرصاص برسند

صحبت های حاج آقا فضلی فرمانده تیپ سیدالشهداء(ع) اون شب حسابی دل ما رو خالی کرد .اینطوری یادم میاد که ...
۱۱۲۲۱۳۴

میخوام گمنام باشم

مجتبی پیش من اومد. مجتبی خیلی بچه با حیا و مودبی بود. به من گفت داداش، دارم می‌رم جلو. لباسم ...
alvaresin 0017

مثل اینکه یک مشت شیشه خوره توی چشمم ریختند

خردادماه سال 65 به گردان ماموریت دادند که جلوی دشمن در آبراهه های جزیره مجنون مین گذاری کنه. و شهید ...
alvaresin 0021

سید اسماعیل پر تلاش، توی عبادت هم زبانزد بود

سید اسماعیل یک لحظه آروم قرار نداشت با توجه به اینکه روزهای قبل از عملیات خیلی ضعیف شده بود اما ...
alvaresin 0016

خبر دارشدیم که دشمن داره توی جزیره مجنون تحرکاتی انجام میده

تازه از بستر بیماری جدا شده بودیم و حال وروز خوشی هم نداشتیم...خبر دارشدیم که دشمن داره توی جزیره مجنون ...
۲۷۱
پسر دوم حاج ناصر نوريان

او نام خودش را از محمود به عبدالله تغيير داد

خودش فرزند شهيدش را كفن كرد پسر دوم حاج ناصر نوريان، يكي از جوانان نمونه محله رستم‌آباد بود كه سال ...