کد خبر:13422
پ
alvaresin 0008

گفتم:خدایا!این وضعیت راناظری ومیبینی این سربازان جنود توهستند

مرحله دوم عملیات لشکر۱۰ سیدالشهدا (ع)بود ودشمن کاملا هوشیار! باتوجه به آن امکاناتی که در اختیار داشت قدرت غافلگیری را برای ما پایین می اورد ومجال هر نوع حرکت را در روزو شب توسط بمباران هوایی واتش های توپخانه و.. از نیروهای خودی سلب میکرد. زمانی که میخواستم رمزعملیات به نام مقدس” یافاطمه الزهرا(س)“را برایتان […]

مرحله دوم عملیات لشکر۱۰ سیدالشهدا (ع)بود ودشمن کاملا هوشیار! باتوجه به آن امکاناتی که در اختیار داشت قدرت غافلگیری را برای ما پایین می اورد ومجال هر نوع حرکت را در روزو شب توسط بمباران هوایی واتش های توپخانه و.. از نیروهای خودی سلب میکرد.
زمانی که میخواستم رمزعملیات به نام مقدس” یافاطمه الزهرا(س)“را برایتان اعلام کنم،تمام وجودم به یکباره لرزیدو متوسل شدم به چهارده معصوم(ع)وپشت سرهم نام مبارکشان رابه زبان آوردم واشک ازدیدگانم جاری شد.
گفتم:خدایا!این وضعیت راناظری ومیبینی این سربازان جنود توهستند،اگرکمک و مدد تو نباشد ما کاری ازپیش نخواهیم برد!بچه های مظلوم و معصوم در دل شب برای یاری دین تو به میدان نبرد آمده اند، توراقسمت میدهم به چهارده معصوم(ع)(پرتونوروجودت)رزمندگان اسلام وبچه های گردان راپیروز میدان بگردان.
که به یکباره تمام ترس و نگرانی ام از عدم موفقیت نیروهای گردان برطرف گردید و قلبم مملو از آرامش وسکینه شد.طمأنینه و اطمینان خاصی درتمام وجودم حکم فرماشد و قلبم گواهی دادخدا با ماست و به یاد آیه“هُوَمَعَکُم أینَماکُنتُم” افتادم که خداوندقریب میفرماید:هرکجا باشید من باشمایم، ،این مطالب ازخاطرم گذشت که درادعیه اهل بیت(ع)خوانده بودم”إنَّ جُندُکَ هُم ٱلغَالِبُون“سپاه خدا منحصراً همیشه فاتح و غالب است.“إنَّ حِزبِکَ هُمُ ٱلمُفلِحَون“همانا سپاه خدا پیوسته رستگارند وهمچنین “إنَّ أُولِیائِکَ لَاخَوفِ عَلَیهِم وَ لَا همیَحزَنُون” به درستی که دوستان تو (دردوعالم) هیچ ترس وغم اندوهی دردل ندارند؛به حق،همین بود. ازپشت بیسیم وضعیت گروهان هاراجویاشدم وبرایم روشن شد که هرکدام درموقعیت مدنظروتعیین شده قراردارند. سپس نام مبارک خانم فاطمه ی زهرا(س) را به زبان آوردم و رمز عملیات رافریاد زدم .بچه ها با استفاده از تاریکی شب ازپهلو و پشت خودشون را تا حدود۱۰ تا۲۰ متری مواضع دشمن وحتی نزدیکتر،به بالای سر سنگرهای اجتماعی و انفرادی ، فرماندهی ، خودروهای زرهی و زره پوش، امکانات مهندسی، لودر و بولدزر و…. عراقیان بعثی رساندند و پس از شنیدن رمز عملیات آنها را با صدای الله اکبر دشمن رو غافلگیرکردند. درگیری آنچنان بالا گرفته بود به نحوی که تشخیص نیروهای خودی با دشمن بسیار دشوار بود به هرصورت با عنایت خدا و درایت فرماندهان گردان و دلاوران گروهان و دسته و گروه اوضاع تحت کنترل درآمد. فرمانده ی گروهان شهادت، شهید صفر حاجوی که رهرو پیشوایش حضرت ابوالفضل العباس (ع) بود چنان رشادت و شجاعتی نشان داد،حماسه افرینی کردکه همه را از عمل خود متحیرکرده بود ! به تنهایی خود یک گروهان بود و درجلوی نیروهایش با دشمن جنگ تن به تن میکرد و با پرتا ب نارنجک و زدن آرپی جی و تیر، امان را از دشمن گرفت و راه را برای حرکت به جلوی سایر نیروها بازمیکرد.سنگری بعد از سنگری دیگر منفجر میشد و نیروهایش به او مهمات میرساندند و به سمت جلو پیش میرفت. حدود ۳ الی ۴ کیلومتر دژ کانال ماهی را از وجود دشمن پاک سازی کرد.
شهید صفرحاجوی با ایمان و اراده پولادین خود ومصمم در راه عقیده و هدفش با نثارجان خود بارسنگینی را از دوش گروهان و گردان برداشت و جناح چپ گردان را مرحله به مرحله که پیش میرفت تامین میکرد و پس ازطی این مسافت ضربات سنگینی به دشمن وارد میکرد و سرانجام توسط تیربارهای دشمن سروسینه ی مبارکش مورد اصابت گلوله قرارگرفت ومانند سروبلند قامت علقمه(حضرت عباس ابن علی) شتابان به سوی حق شتافت وپیکرمطهرش همراه با همرزمانش همانند ارباب تشنه لب که ۳روز درخاک کربلا بی غسل وکفن ماند،بیش از۱۰سال بی غسل وکفن ، بی نام ونشان برروی خاک های کربلای شلمچه ماند

کلیدواژه : عملیات کربلای 5
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید